ساعت دماسنج

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ زهره 

سلام دوست عزيز

مطلب شما زيبا بود . انشالله بيشتر از قبل بتوانيم مطالب را براي هم باز كنيم . و اما در جايي مطرح شده بود كه پايه هاي اخلاقي پيامبر در دوران جواني اش استوار گشته اما شايد بهتر باشد بگوييم اين پايه ها از همان زمان ايچاد نطفه و .. استوار گشته است .

اين استحكام در رفتارهاي ما از عوالم قبلي در وجود ما ذخيره شده است . و اما حرمت قلم و سوگند به قلم بسيار زيبا مي باشد چرا كه وجود تمامي ما انسانها با كلام است كه شكل مي گيرد و اگر كلام نبود جايي براي ارتباطات انساني وجود نداشت

+ رحيم 
سلام و عرض ادب

درعنوان قسم كه براي اثبات نبوت هست بنظر مي رسد كه به شايستگي اين اثبات انجام گرفته باشد ولي نكته قابل ذكر اين هست كه چون اين اثبات آميخته با عنوان قسم هست مي بايست اين اثبات از اين طريق انجام مي پذيرفت ولي همانطور كه عرض كردم اثبات نبوت انجام گرفت بدون در نظر گرفتن قسم ها .

از طرفي وقتي كه خوب به اين آيات و قسم هاي آن نگاه مي شود بنظر مي رسد مطالب ارزنده اي كه مي شد طرح شود از قلم افتاده است و فقط به اصل عنوان نه در نظر گرفتن قسم و اين عنوان طرح شده است از جمله مسائلي كه جا داشت در اين پست با طرح زيبايي به آن پرداخت مي توان به اين موضوعات نگاه كرد

1- نبوت و قلم

2- نگارش و ماندگاري قرآن و قسم به نگارش و قلم

3- قلم و قسم

4- نبوت و قسم

5- قسم و خلق عظيم

6- آيا خواندن همان نوشتن است ؟

و بسياري موضوعات خوب ديگر كه تا حدودي از آن باز مانديم سعي كردم موضوعاتي رو كه حداقل ميشد به آن پرداخت و باز ماند را ياد آوري كنم تا دوستان هر يك به سليقه خويش از آن بهره ببرند و پيرامون اين مسائل بهش فكر كنند .

بار ها عرضم خدمت دوستان اين بود كه وقتي لغات رو اگر هم نخواستيداستفاده كنيد ازفرهنگ لغات در بياروريم و بنويسيم براي خود وقتي نوشته شود تمام اين روابطي رو كه عرض كردم براي ما مشخص خواهد كرد و جا مانده ها به روشني تشخيص داده مي شود اصرار من به نوشتن لغات و معاني مختلف از يك واژه بر اين اساس هست كه حداقل دوستان از آن كمتر استفاده ميكنند ، ولذا بر اين خواهشم از دوستان و عزيزان هم چنان پاي مي فشارم انشالله كه اين نكات مورد توجه قرار گيردو

سعادت در انس با قرآن است

+

سلام

سوال ؟ در اين پست عنوان شد خداوند به وسيله وحي با بندگان صحبت مي كند در حالي كه ذر كوه طور يا در ابتدائي رسالت حضرت موسي (ع) به گفتگوي مستقيم خدا با حضرت موسي (ع) اشاره شده است ... اين گفتگو به چه صورتي انجام گرفته است ؟

+ مائده 

با سلام و احترام

و ما كانَ لِبَشَرٍ اَن يُكَلِّمُهُ اللهُ اِلّا وَحياً اَو مِن وَراءِ حجابٍ اَو يُرسِلَ رسولاً فَيوحيَ بِاِذنِهِ ما يشاءُ اِنَّهُ عليٌّ حكيم

و هيچ بشري را نرسد كه خدا با او سخن گويد جز از راه وحي يا از پشت حجابي يا رسولي بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحي نمايد آري، اوست عليّ حكيم (51 شوري)

مقام خداوند بلندتر از آنست كه مانند خلق با سايرين صحبت كند ..لذا به واسطه حكمتش راه وحي را بر ميگزيند ... و طبق آيه شريفه به 3 طريق با انسان گفتگو ميكند و پيامش را به بنده اش ميرساند :

1. وحي : كه در اين حالت هيچ واسطه اي بين خداوند و بنده نيست و همان القاء به قلب است مثل آيه 27 مومنون

2.از پشت حجاب يعني تكلمي كه با واسطه انجام ميشود و بنده سخنان خداوند را ازپشت پرده ميشنود مانند سخن گفتن با موسي در طور (اي موسي ! اين منم پروردگار تو ، كفش هايت را در آور كه تو در وادي مقدس طوي هستي ) البته تكلم خداوند با موسي به اينصورت بود كه خداوند از طريق واسطه اي كه حامل كلام او بود با موسي سخن گفت كه چون موسي در اين ارتباط متوجه خود خدا بود و نه متوجه فرشته لذا درست است بگوييم (طبق شواهد و قرائن) كه خدا با او سخن گفت و الّا اگر موسي متوجه فرشته وحي ميشد در اين صورت تكلم با خداوند مصداق نمي يافت

3. در اين حالت فرشته است كه وحي و پيام خداوند را به پيامبرش ميرساند مانند جبرئيل امين