سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ای مردم! بدانید آنکه از سخن نادرست درباره خود، بی تاب می شود، [امام علی علیه السلام]
نُّورٌ عَلَى نُورٍ (یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء)

به نام خدا

وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمینَ مِن قَبْلُ وَفِی هَذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیْکُمْ وَتَکُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ  78 حج

و در راه خدا چنانکه حق جهاد [در راه] اوست جهاد کنید اوست که شما را [براى خود] برگزیده و در دین بر شما سختى قرار نداده است آیین پدرتان ابراهیم [نیز چنین بوده است] او بود که قبلا شما را مسلمان نامید و در این [قرآن نیز همین مطلب آمده است] تا این پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید پس نماز را برپا دارید و زکات بدهید و به پناه خدا روید او مولاى شماست چه نیکو مولایى و چه نیکو یاورى (??)

وَنَزَعْنَا مِن کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا فَقُلْنَا هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُوا یَفْتَرُونَ 75 قصص

و از میان هر امتى گواهى بیرون مى‏کشیم و مى‏گوییم برهان خود را بیاورید پس بدانند که حق از آن خداست و آنچه برمى‏بافتند از دستشان مى‏رود

إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْکُم بَیْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاء الصِّرَاطِ 22ص

وقتى [به طور ناگهانى] بر داوود درآمدند و او از آنان به هراس افتاد گفتند مترس [ما] دو مدعى [هستیم] که یکى از ما بر دیگرى تجاوز کرده پس میان ما به حق داورى کن و از حق دور مشو و ما را به راه راست راهبر باش

ارتباط حق و فروع دین : مثل جهاد -نماز - زکات تولا- تبری

ارتباط بین حق و وسایل رسیدن به حق :‌ قضاوت - شهادت

درآیه 78 سوره حج خداوند ارتباط حق و حقانیت با فروع دین را که شعاعهای جداناپذیر اصول دین می باشند را مورد توجه قرار داده است ، حقانیت جهاد آن است که برای رضای معبود صورت گیرد وبرای رسیدن به رضایت حق جهاد ،که بالاترین ایثار انسان یعنی گذشتن از جان است صورت می گیرد اما همین جهاد هم باید در نیت ،حق را پشتیبان خود قرار دهد ، جهاد  بی حق و بی خواست رسیدن به حق ،جهادی است که حق جهاد در مورد آن صورت نگرفته است.

 همچنین پیروی از رسول که تجلی تبرا  وتولا است و   نماز که بالاترین عبادت و نشانه عبودیت است حقی دارد برای رسیدن به حق واقعی واین آیه به زیبایی این ارتباط را نشان داده است .

وا ما شهادت وقضاوت که راه های رسیدن به حقانیت حق در دنیا و آخرت می باشد حتی خداوند که عالم به همه امور و رفتارهای انسان است برای حسابرسی از شهادت در روز قیامت استفاده می کند بنابراین اصل شهادت و قضاوت حقوقی هستند که باید در دنیای حقیقی مورد توجه قرار گیرد، خداوند در قرآن بسیار قضاوت ها و شهادت ها را مثال زده است مثل آیه 22 سوره ص که شهادت حضرت داود را مثال زده است اگرچه حضرت داود پیامبر بوده وا گر چه این قضاوت بسیار آسان به نظر میرسده اما ایشان در امر قضاوت دچار اشتباه شده است اگر نبود بخشش خداوند وراهنمایی او در امر شهادتها ،حقها نادیده انگاشته می شد و حقی به حق دار نمیرسد .

اما پایه های شهادت چیست ؟ به واقع شهادت و رسیدن به حق شهادت سخت  نیست زیرا هر چیز که بر پایه فطرت انسان باشد روشن و آشکار است اما آنچه که مسیر شهادتها و قضاوتها را از اصل خود که همان حقانیت است دور می کند دور شدن انسان از فطرت پاکی است که بهترین قاضی می تواند باشد هر چقدر انسان از این فطرت پاک دور شود رسیدن به حق سختتر می شود به همین دلیل است که قضاوت براری شخصی چون علی (ع) آسان به نظر می رسد و برای دیگران سخت .

حق امری بی پرده است بی راهه ندارد، امری بسیار روان و شفاف که هیچ چیزی به ان نمی چسبد، چرا این حق گم می شود ؟ چون به دنیا آلوده می گردد . اگر راه های رسیدن به حق که بسیار نزدیک است گوش وچشم و دل از غبار پاک باشد حق خود آشکار می شود و هر کدام از انسانها می توانند شاهد و قاضی باشند .

بر همین اساس خداوند در قران می فرمایند درروز قیامت که کتابها گشوده میشود خود برای قضاوت خود کافی هستید .

تاریخ از سال 61 قمری تا امروز می پرسد چرا  صحنه کربلا که حقانیت آن چون خورشید آشکار بود به کشته شدن حق انجامید ؟ وقتی چشم و گوش ودلها آلوده دنیا شد حق گم شد و چشمها با اینکه بینا بود ندید و گوشها هزار حرف امام را نشنید و دلها عطر پیامبر (ص)را از خیام اباعبدالله(ع) نچشید ، به همین سادگی قضاوت مسیر اشتباه رفت و حق بر دار شد .

 



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: چهارشنبه 89/9/24::: ساعت 12:14 عصر

    بسم الله الرّحمن الرّحیم

    آیات : یونس 94، 96 ، 103 ، 108 ، هود ، 17 ، حج 18 ، نور ، 49 ، قصص ، 53 ، 63 ، فاطر ، 5 ، یس ، 7 ، فصلت ، 53 ، زخرف ، 78

    واژگان :

    ممترین : شکاکان ، تردید کنندگان

    حقّت : ثبت شد ، محقق گردید

    موعد : وعده ، زمان وعده

    مریه : تردید

    یهن : خوار و کوچک کند

    دواّب : جنبندگان

    مذعن : به یقین پذیرندگان ، گردن نهندگان

    غّر : غرور گرفتن ، فریب دادن

    کاره : ناراضی ، بی میل ، با اکراه

    هنگامیکی بحث از تردید و شک بین دو موضوع مختلف پیش میاید و در طرف دیگر آن گستردگی زیادی از بابت گرایشات و اعتقادات هست و از طرفی نیز این دو طیف در مقابل یکدیگر قرار دارند و جذب و جاذبه های هر کدام و بخصوص ویژگیهای خاص هر دو طرف برای روشن شدن هر چه بهتر این موضوعات چنانچه بتوان این دو موضوع را با هم مقایسه و نکات بر جسته موضوع مورد علاقه خود را در نظر گرفت آنگاه شناخت رووشن و سلیس موضوع مورد نظر به راحتی قابل امکان و دسترسی است و در یک مقایسه منصفانه می توان حقانیت ( حق ) را به اثبات رساند و برای روشن شدن ، تنها به ویژگیهای موضوع می پردازیم و به روشنی بیان میکینم و قضاوت را به دیگران می سپاریم .

    در کلیه آیات بررسی شده برای مقایسه حق و باطل سه حالت بیشتر نمیتوان متصور شد 1- یا باید تنه خود حق را در نظر گرفت و بررسی کرد 2- یا واژه نا حق را مورد مداقه قرار داد 3- و یا کش مکش ایندو واژه را با یکدیگر در نظر گرفت با تقسیم بندی ایات که مفاهیم کلی را در نظر داشتیم بر همین اساس دسته بندی آنان را می نویسیم

    1-    آیاتی که واژه حق را محقق می کند و به نمایش می گذارد

     1-1      – کسانی که اعتقاد به حق دارند صاحب ویژگیهایی هستند که عبارتند از اینکه هرگز اهل شک و نردید نبوده و نیستند و آگاهی و علم ذلرند و عالمندو با یکدیگر هرگز اختلاف نمیکنند

    1-2    گروندگان به حق یقینا اهل نجات هستند که این وعده به حق خداوند برای آنان بوده و فلاح و رستگاری هدیه ای است که خداوند به آنان میدهد

    1-3    نگهبانی و حراست از بنده خویش را خداوند بزرگ خود عهده دار میباشد وهمواره او پشتیبان و نگهدارند خوبی است برای انسان

    1-4    قرآن خصوصا و همه کتب آسمانی حق است برای گروندگان به آنان و این رحمت بی منتهای حق را نشان میدهد و شامل زمان خویش میگردد

    1-5    اهل حق در مقابل خداوند تسلیم بوده و هنگام تلاوت ایات مبارک آن به وضوح می گویند که قبلا نیز با توجه به قرات آن با ایمان بوده اند

    1-6    حقانیت حود حق از آن خداوند است زیرا خود او حق مطلق است که به حق داده شده است

    2-    آیاتی که واژه نا حق را به نمایش میگذارد

      2-1 اهل نا حق تحقق عذاب خداوند برایشان خود حقی است و این حق عذاب آنان توسط خداوند حق انجام می گیرد و آنان را سزاوار می کند

    2-2 گواهی نا حق را همیشه ناحق به سود خویش میخواد و برای محقق شدن این نا حق بسیار نا حق دیگری را نیز باعث می گردد

    2-3 اصل توجه به دنیا میتواند خود ناحقی باشد برای فریب انسان از چه طریقی این ناحق انجام میگیرد از آنجا که این نا حق خود را به صورت کرم و بخشش از ناحیه شیطان جلوه میکند

    2-4 حقانیت هدایت نشدن انسان در نپذیرفتن خود حق است در واقع انسان با نپذیرفت حق زمینه بسیار مناسبی برای هدایت نیافتن را فراهم می کند

    2-5 بسیار سخت و ناگوار است اما باید پذیرفت که ایگونه اتفاق می افتد و خداوند خود شاهد و گواه نا حق است که هیچ راه گریزی برای آن نیست

    2-6 در این جهان هستی علت و اساس گمراهی از حق باید اعتراف کرد که خود ناحق است

    3-    ایاتی که حق و نا حق را با هم به نمایش میگذارد

      3-1 انسان را معمولا موجودی لاهوتی قلمداد میکنند و او را آسمانی خطاب مینمایند برای زمین و هر آنچه که در آن هست و به این شکل جنبه تقدس را به انسان میدهند در صورتی که خداوند با مثال اینکه خورشید و ماه و تمام ستارگان که در آسمان هستند و اعم از جنبدگان و درختان برای خداوند سبحان سجده می نمایند و بسیاری از انسانها چنین نمیکنند و باور هم ندارند لذا خداوند به روشنی بیان میکند که عذاب از آن کسانی است که خواری را برای خداوند طلب دارند .

     

     



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: یکشنبه 89/9/14::: ساعت 12:46 عصر

    بسم الله الرحمن الرحیم

    حقوق مومن نزد خدا که خود خدا خواهد داد

     

    أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَّهُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ (4) 

    آنان هستند که حقا مؤمنند براى آنان نزد پروردگارشان درجات و آمرزش و روزى

     نیکو خواهد بود ()?

    کَمَا أَخْرَجَکَ رَبُّکَ مِن بَیْتِکَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ فَرِیقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ لَکَارِهُونَ (5)

    همان گونه که پروردگارت تو را از خانه‏ات به حق بیرون آورد و حال آنکه دسته‏اى از مؤمنان سخت کراهت داشتند 5)

    ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدْعُونَ مِن دُونِهِ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ (30)

    این[ها همه] دلیل آن است که خدا خود حق است و غیر از او هر چه را که

     مى‏خوانند باطل است و خدا همان بلندمرتبه بزرگ است 30)

    وَیَرَى الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِی أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ هُوَ الْحَقَّ وَیَهْدِی إِلَى صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ(6)

    و کسانى که از دانش بهره یافته‏اند مى‏دانند که آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده حق است و به راه آن

    عزیز ستوده[صفات] راهبرى مى‏کند (6)

    وَإِن یَکُن لَّهُمُ الْحَقُّ یَأْتُوا إِلَیْهِ مُذْعِنِینَ (49)

    و اگر حق به جانب ایشان باشد به حال اطاعت به سوى او مى‏آیند (49)

    قبل از هر چیز عذر خواهی منو بابت دیر نوشتن پست بپذیرید . ولی با عرض شرمندگی باید بگم تازه همین

    پست هم که نوشته شده با جستجو در نت بوده است پس بر خودم لازم دیدم قبل از این که خدا آبرویم را پیش شما

     دوستان ببرد خودم حقیقت مطلب را بگویم اما به حق باید گفت بسیار زیبا بود و من خودم خوشم آمد امیدوارم

     شما نیز لذت برده و من را به بزرگواری خودتان ببخشید

     

    همان طور که قبلا گفته شد یکی از معانی حق درست است ، مومنانی که ایمان واقعی دارند و به حق مومن هستند ،

     راه مستقیم را طی می کنند و می توانند میزانی برای کارهای نیک، و انسانهای دیگر باشند این انسانها به مراتبی

     دست پیدا می کنند که نه تنها نمونه آشکار انسان مخلص می شوند برای خود نیز ویژگیهایی کسب می کنند که حائز

     اهمیت است این ویژگیها از یک

    سو پاداشی است برای حق بودن انان ، از سوی دیگر حقی است که به مرور به آن دست پیدا می کنند(هدایای الهی )....

     در آیات ذیل به چند ویژگی و پاداش اشاره شده است 

    1- درجات این مومنین به درجات می رسند یعنی پس از طی یک درجه به درجه دیگر می رسند واین درجات را با

     عمل خویش لطف خدا می پیمایند

     

    2- آمرزش : هر انسانی در طول زندگی خود (به جز معصومین) دچار خطا و گناه می شوند ویکی از مهمترین

     درخواست های انسان از خداوند رسیدن به آمرزش پروردگار است

     3- روزی نیکو : روزی نیکو این پاداشی است که خدا به مومنان وعده نموه است

      

    4- اطاعت: یکی از جالبترین و زیباترین نکته  در این آیات این نکته است که اطاعت از خداوند مقام والایی است

    که توسط خداوند به انسانهای مومن داده می شود ( خوبی هیچ انسانی از سوی خود او نیست بلکه پاداشی است که

     از جانب

     خداوند به او رسیده )  هیچ انسانی به خاطر خوب بودن نباید مغرور گردد و یا بر خدا منت بگذارد که اگر نبود

     عطای خداوند انسان به مقام بندگی نمی رسید  اگر کسی به راه حق باشد وحق بر او آشکار شود محال است راه

     و مسیری را جز طاعت بپیماید بنابراین چراغ حق هدیه خداوند است که در مسیر انسان نگه می دارد تا

     با استفاده از ان به اوج مقام بندگی برسد .

     

    5- علم در جهت خداوند : یکی دیگر از مقامات و پاداشهای خداوند برای مومن رسیدن او به مقام علم است

     انسان عالمی که علم خویش را صرف رسیدن به صراط مستقیم نموده است به درجه ایی از علم ویقین

     می رسند که می دانند همه چیز از سوی خداوند است

    به طور کلی علم و دانایی یک پاداش است که خداوند در اختیار انسانها قرار می دهد تا با استفاده از ان به درجات

     اسفل السافلین نزول نکنند ، هر اهل علمی که دارای این بینش باشد مورد توجه خداوند بوده و دارای یکی از صفات

     زیبای ایمان و حق است .

     



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: دوشنبه 89/9/1::: ساعت 2:52 عصر

       1   2   3   4   5   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ