كرامت يار ، از سر چشمه عشق با آب معين ياورمان شد ، تا قرآن را از سر بريده ، وفا و عطش را از عباس ، زيبايي و حسن را از علي اكبر ، معصوميت را از علي اصغر و صبر و اسارت را از زينب ( س) در يابيم .
خداوند به حرمت آب و لطافت باران و جوشش چشمه طاهرمان كرد تا با وضوي عشق براي تلاوت قرآن با سر بريده بالاي ني هم پيمان آغاز كنيم .
اين نعمت ارزاني ما ، به حرمت قرآن بهشتت را نيز نمي خواهيم كه هر چه هست از خشك و تر در كتاب توست .
چه زيبا و جان نواز است اين جمله : قرآن كه به دست گرفتيم و حكم كرديم صداقت فرض راهمان شد
اگر هزاران بار ذوب شويم و خميره اي از ما بگيرند باز هم مطلوب ما خواهد بود كرامت يار
بارالها به حكم اين روز و ساعت عزيز از تو مي خواهيم عطش وجودمان را با در يافت جرعه اي از آب عشق و حكمتت سيراب كني و ما را در ادامه مسيرمان راهنما باشي باشد كه با دريافت اين آب به اوج قله عشقت برسيم
راهتان پايدار و پر رهرو باد