با سلام
شايد منظور از عفو و گذشت امر به ترك مقابله با آنها و عدم سرزنش باشد، که باعث پاک شدن قلب مومن از کينه آنهاست... چون مقابله با فردي که به سبب جهل در مقابل فرد با ايمان حسادت ميورزد و سعي در تباهي او دارد، مستلزم اين است كه انسان تا مقام آنها تنزّل يابد و مانند آنها شود و جهل و دشمني حسودان را زياد نمايد. آدم عاقل راضى نمىشود مانند آنان شود و نه جهل و دشمني آنان اضافه کند...
كينه داشتن نسبت به كافر و مؤمن، قلب را از توجه به امور آخرت باز مىدارد و راحتى را از دل مىبرد و آنچه را از خيرات كسب كرده، مىخورد و از پند و اندرز دادن، كه هر كس را مطلوب و از ترحّم كه همه به آن مأموراند، باز مىدارد و در نتيجه، موجب گمراه كردن كه از آن نهى گشته است، مىشود.
مسلما خود همان كافران و اهل كتاب به روشنى حقانيت اسلام و پيامبر اسلام را مىشناختند ولى در اثر مطامع شخصى و به علت ترس از نابودي رياست آن را ناديده مىگرفتند و چون خودشان از نعمت اسلام محروم بودند طبعاً به كسانى كه به اسلام گرويده بودند حسد مىكردند. البته براى آنها امكان آن بود كه مسلمان شوند و آنها نيز اين نعمت را به دست آورند ولى در اثر مصالح شخصى، اين كار را نمىكردند و براى آنها حسد و خودخورى مىماند و اينكه اى كاش مسلمانها هم از اسلام برمىگشتند و كافر مىشدند...
چرا انسان خود را از خير کثيري به جهت جهل عده اي که خود حق را به خوبي ميشناسند ولي به علت رسيدن به مطامع شخصي حتي خود را از آن محروم کرده اند ، باز بدارد؟؟؟؟
پس اين درخواست بخشش را هم از طرف خداوند، براي مصون ماندن خود فرد مومن ميتوان تلقي کرد..
در مقابل دشمنان گاهى صلاح در ملايمت و عفو و گذشت است و گاه صلاح در خشونت و جنگ است كه تعيين هر کدام با رهبر مسلمين است... و خداوندي که بر هر چيزى تواناست، مىتواند شما را (در هر شرايطي) بر كفار پيروز گرداند..
يُريدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ يَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ (توبه 32)
حتي اگر کافران نخواهند...