سلام

واقعيت ها اينقدر واضح در اطراف ما هستند كه گاهي مثل هوا اطراف ما را پر كردند و انها را نمي بينيم ولي اين ياد اوريها ميزان اهميت و حقيقي بودن را به ما ياد اوري مي كند در جامعه ايي كه قران صرفا يك برنامه تبليغي براي استفاده ابزاري شده توجه به اينكه غفلت از اين مهم براي ما تهديد تلقي مي شه تلنگري سنگين وشيوا است چيزي كه اگر براي قران خوانها گفته شود فقط تبسم را به همراه دارد و براي قران نخوانها قهقهه ولي واقعيت همه ما از آنجاست كه قران كتاب قانون و ... را يك زينت زندگي فرض مي كنيم و حق ما است هر چه از ناحقي كه مي كشيم كه خداوند به ما ظلم نمي كند و خود به خود ظلم مي كنيم ... كاش ميشد اين پست را و خصوصا خط اول ان را به يك باور قلبي براي همه بشر تبديل كنيم تا همه مشكلات بشريت حل شود كاري كه پيامبر براي اين مهم تلاش كردند .

واقعا ايه ايي از قران كه مي فرمايد واي بر كساني كه قران را جز جز كردند براي انسان چقدر ملموس مي شود ... در جامعه ما در اين عالم تفرقه ها هر كس بخشي از قران را به سليقه انتخاب مي كند و براي پيش برد منافع از ان سود مي برد ... اگر همه قران در دست داشتيم و متفكر وعامل بوديم مدينه فاضله ايي ايحاد مي شد كه بهشت مثالي از ان بود ولي به قول دوستان ما موظف به اداي وظيفه هستيم و اطميان داريم در نزد خدا حتي ذره ايي گم نمي شود ... فقط افسوس مي ماند براي داشتن اين بي نظير و استفاده نكردن از آن ...

سلام

اينطوري يه خرده دل نگران شدم اما ميدونم كه به اصول دين چون اعتقاد داريد اين حرفها همه از روي دلسوزي است لذا هم بهشت وجود داره و هم جهنم و اونهم در يه دنيايي غير از اين دنيا اين وعده خداست نه حرف من و شما و صد البته كه عقوبت هم همين جا نيست بلكه تو همان جايي است كه بهشت و جهنم داره .

اما مطلب بعد اينكه به دنبال حق مي دويد نشون از اين داره كه هنوز انسانيت به شكل قوي در شما وجود داره بي تفاوتي در مقابل نا حقي و هيچ عكس العملي نداشتن و به جستجوي حق نرفتن نشان خوبي نيست كه الحمدلله اين نشان در شما وجود داره .

و از همه مهم كرد اقرار به خوب نبودن و ايمان زباني داشتن از مناعت طبع شماست و نشون ميده كه تربيت شما تربيت بسيار زيبايي هست كه اين چنين از كاستيها ي خودتون ميگيد بي پروا .

و من خواهش ميكنم به اين نكته توجه كنيد كه اگر امام زمان هم تشريف بيارن ايشون هم شمشير بدست نميان بلكه قرآن در دست دارن و براي تفسير اين كتاب خدا ميان تا احقاق حق كنند لذا الان كه فرصت داريد انس با قرآن رو با توجه به همه گرفتاريهاتون فراموش نكنيد و روزانه روزي خويش را از اين كتاب مصّر بخواهيد و از خوندن روزانه آن كوتاهي نكنيد اينو با توجه به جّو بسيار بد جامعه كه نوعي تفكر انجمن حجتيه اي رواج داره خدمتتون جسارتا عرض كردم موفق باشيد

سلام

ممنون از شش نكته اي كه ياد آور شديد . اما سخن بر سر اين است كه : نكته اول اين كه من معتقدم بهشت و جهنم همين جاست . عقوبت همين جاست و ... نكته دوم ، من به دنبال حق مي دوم اما نمي دانم چرا حق از من فرار مي كند گويي من شدم جن و او شده بسم الله . نكته سوم درسته زبانا راضيم به رضايش البته اميدوارم اين رضايت قلبي هم بشود نكته چهارم هم اين كه اميدوارم من هم روزي كه منتظر نيستم پيام پيروزي به من برسد . البته نمي دونم عمرم كفاف آن روز را مي كند يا نه

با سلام

حضرت دوست يك به يك حرفهاتون رو ميخوام نقد كنم و بنويسم و براتون توضيح بدم ، دو خصوصيت در انسان هست (( يكي جلب منفعت و ديگري دفع ضرر )) اين دو ويژگي بالقوه د وجود انسان هستند ما با تفكراتمون بهش عينيت مي بخشيم و با عمل به اون تفكر جان مي بخشيم ، منفعت از دنيا عامل اختلاف نيست بزرگوار بلكه زياده خواهي از منفعت دنيا عامل اختلاف هست اين يه مطلب .

اما واقعا ايا هر كسي به دنبال منفعت هست يعني به دنبال حق است ؟؟؟؟ بنظر شما اين كلام درسته ؟؟ من كه ميگم خير لزوما اينطور نيست كه هر كسي به دنبال منفعت باشه دنبال حق هم هست پس هر منفعت طلبيي منجر به حق گرايي نيست اين دو موضوع ، اما مطلب بعد درسته كه همگي ميدونيم كه حق بر باطل پيروز هست ولي تو طول تاريخ بشريت نشون داديم كه اعتقاد به اين حرف فقط در قالب زبان هست و ايمان قلبي نداريم اگر داشتيم براي خدا تعيين تكليف نميكرديم ، اينم مطلب سوم

اما به قول دكتر شهيد بهشتي ما ملزم به اداي وظيفه هستيم نه محكوم به نتيجه لذا هيچكسي نميدونه پيروزي چه زماني است تو پست نوشتم در شرايطي كه هيچكس فكر پيروزي نميكنه خدا پيروزي رو ميده اينم مطلب چهارم

اگر نميدوني بهشتي هستي و يا جهنمي براي اينه كه تحليلي از آينده رفتار هاي خودت تو زندگي نداري و نميتوني براي خودت يه زندگي پيروز رو رقم بزني اين نه ربطي به خدا داره و نه بنده خدا بلكه تو هستي فقط خودت كه سر نوشتت رو رقم ميزني پس تا دير نشده معطل نكن و تكليفت رو با خودت اول روشن كن بعد با جامعه و زندگي اينم مطلب پنجم و اما مطلب بعد

وقتي حق طلب كردني است يعني شما اصلا نبايد منتظر باشي پس براي چي منتظر پيروزي هستي بايد خودت اين پيروزي رو بدست بياري منتظر نمون به قول شاعر

مهتري گر به كام شير درست ... شو خطر كن زكام شير بجو

خوشحالم كه حداقل خونديد و بسيار صادقانه حرفهاي دلتون رو زديد اين خودش (( پيروزي بزرگي هست كه شما به حق بدست آورديد)) مي بينيد خواستيد شد و جو.اب گرفتيد بي تفاوت بمونيد هيچي نمي شنويد اينم مطلب ششم

با سلام و عرض خسته نباشيد

منفعت از دنيا عامل اصلي اختلاف بين اقشار مختلف مردم است . سخن بسيار زيبا و كاملي است ، بايد با طلا نوشت . بله درسته اما هر كه به دنبال منفعت است در واقع به دنبال حق است . او تلاش مي كند تا منفعت بدست آورد نه ضرر . و اين منفعت طلبي ريشه در حق جويي و حق گرفتن دارد .

باور كنيد مي دانيم حق بر باطل پيروز است اما چه زماني ، تا كي بايد صبر كرد كه اين پيروزي را ديد . سخن خداوند حق است اما بصيرت و صبر ما كم ، اي كاش زمان پيروزي را مي دانستيم .

هنوز نمي دانم جز ايمان آورندگان به خداييم يا جز كافران . نه مي دانم سخنم حق است م نه مي دانم باطل ؟ نمي دانم جنگ من با خودم و خداي درونم حق است يا باطل ؟ نمي دانم بايد منتظر پيروزي باشم يا بايد منتظر پيروز شدن ديگران ؟ اين است سر در گمي فهميدن واژه حق ، كه نمي داني حقي يا باطل ...........

موفق باشيد