سلام با آرزوي سلامتي براي همه دوستان
فکر ميکنم معناي هر دو واژه رو نوشتم اما اينکه اين به نزول تدريجي قرآن ارتباط داشته باشد شايد اينگونه باشه ولي در کل تمام قوانين که در شبهه جزيره عربستان در آن زمان طرح بود براي تغييرات در آن همواره يه آرامش و يه نرمي بوده مثل آيات شرب خمر که به يکباره منع نشده و بعد از چندي اين مطرح گرديده و مثل همين تغيير قبله که چون قومي و قبيله اي بوده به آرامي اين هم سو شدن قبله مسلمين انجام پذيرفته که به نظر مياد با نزول تدريجي قرآن کمي بهم آميخته شده والا انتخاب دو واژه از طرف خداوند نه براساس تدريج نزول قرآن بلکه براي همسو شدن همه مسلمين بوده است و در پايان بايد بگم ارتباط اين دو کلمه از اين جهت شده که اول همه مسلمين به يک سو نايستادن و قبول قبله نکردن براي همين از ( شطر ) استفاده کرده و جزيي از راه و يا نيمه آن بوده و بعد که همه مسلمين با هر نوع گرايشي يک سو شدن از واژه قبله استفاده کرده است در خاتمه تشکر ميکنم از توجه همگي
سلام
اين شطر وقبله که اينجا ذکر شده يعني يک چيزي شبيه نزول تدريجي و يک باره قرآن ؟ يعني ابتدا اين تغيير کم کم صورت گرفته و بعد يک باره شده است ؟اگر جواب منفي است من ارتباط اين شطر و قبله را متوجه نشدم ...