سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که نرمخو گردد، دوستی اش [در دل ها [جایگیرمی شود [امام علی علیه السلام]
نُّورٌ عَلَى نُورٍ (یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء)

بسم الله الرحمن الرحیم


 


     آیه 139 سوره بقره


 


قُلْ أَتُحَآجُّونَنَا فِی اللّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّکُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ (139)


بگو: (آیا در باره خداوند با ما محاجه مى‏کنید؟! در حالى که او، پروردگار ما و شماست‏؛ و اعمال ما از آن ما، و اعمال شما از آن شماست‏؛ و ما او را با اخلاص پرستش مى‏کنیم‏، [و موحد خالصیم‏].)  «139»


 


     واژگان :


حاج ؛ حوجا ؛ حیجا :  نیازمند و محتاج 


حاج و الیه : به او نیازمند و محتاج شد


الاخلاص ؛ مخلصون : پاکی ؛ زر خالص نجات ؛ رهایی ؛ سره ؛ آنچه که از مرافعه رهایی یافته می شود


عمل :  کار ؛ هر کاری که به عمد سر زند ؛ شهر ؛ دهکده ای که در دست یک حاکم باشد ؛ شغل ؛ کاری که کسی برای جلب منفعت انجام دهد


 خداوند در این آیه از زبان پیامبر خود تکلم می کند و خط و مرزهای بین اهل خود و دیگران و ادیان دیگر را مشخص می نمایند و خود شهادت بر گفتار خویش می دهند این از دو جنبه قابل تامل است .


 


1-    خداوند بر اثر رحمت واسعه و بیکرانش چنین سخن می گوید


2-  و یا مطلب خاصی است که احتمال صدق و کذب از طرف دیگران می رود و لازم است که خداوند خود  در این  مورد  به سخن بپردازد تا جلوی هر گونه  انحرافی  گرفته شود .


 علت این نوع سخن گفتن بر این اساس است که ؛ چون موضوعیت آن خداست و جای بحث و جدل نیز وجود دارد و نوعی اثبات حقانیت وجود خدا توسط خود او انجام می گیرد و این نوع استدلال در اثبات وجود خدا صورت نگرفته است و در این نوع نزاع وجود خدا به خوبی مشاهده می شود و حتی برای مخالفین قابل لمس است و نیاز به اثبات و ادله دیگر نیست ( با توجه به حضور خدا ) لذا این بیان و استدلال قوی همگان را بر آن می دارد که این حضور را با معرفت بیشتر بشناسد زیرا که در ادامه آیه از خلوص یا شناخت ناب اسم یرده است به این جمله ساده دقیق شویم (( او پروردگار ما و شماست )) این تعلق زیبا در جمله هیچکس را به مخالفت نمی خواند بلکه با فطرت پاک همه انسانها سرو کار دارد این جمله را چندین بار وقتی در اندرون خویش تکرار بکینم هیچ نوع اختلافی بین خود و هیچ جاندارد با شعوری نمی بینی ؛ اوج زیبایی این کلام در این است که انسان خاطی پیدا نمی کنی که گناه خود را به گردن او بیندازد زیرا با صراحت چنین می فرماید (( ما مسئول کار خود و شما مسئول کردار خویش هستید )) هیچ خط و مرزی وجود ندارد .


 


تدبر در این آیه با کوتاه بودن کلام خدا و اوج مفاهیم درونی و قلبی نشان از آن دارد که با کلام و سخن باید با روان و جان مردم سخن گفت تا بتوانیم در دل مردم و با مردم زندگی کنیم .


 اگر عهد خود را با دل مردم بستیم همواره با آنان خواهیم بود چه حضور فیزیکی داشته باشیم و چه نداشته باشیم نمونه های بارز آن خود خداوند است و یا ائمه معصومین ؛ که حتی در زمان نبودن با مردم هستند و جاودانه می مانند و این جاودانگی از خلوص هر انسانی نشات می گیرد و به تعبیر دیگر برای (( جاوانه ماندن در نزد مردم و زندگی کردن در تمام اعصار با مردم داشتن خلوص در زمان حیات خویش است )) که این خصلت پیامد های زیبای حضور همیشگی را به دنبال دارد .


 اگر چنین زندگی جاویدی یافتیم و با تمام خلوص نیت در پرستش معبود یگانه هستی تلاش کردیم به واقع باید (( دردانه هستی )) شویم و یگانه ای باشیم در شناخت خداوند به یکتایی .


 


این است آن وعده زیبای که خدا به ما داده است ؛ و برای پرستش باید یادمان باشد که از مسیر خلوص خویش برای خدا خارج نشویم تا لذتهای پرستش و عبادت به سراغمان بیاید .


 اگر از عبادات روز مره ای که انجام می دهیم لذتی نمی بریم باید به اخلاص خود به دیده تردید نگاه کنیم و از رفتارهای نا خالصانه خود گلایه داشته باشیم که در ذهنیت خویش عوامل بسیاری را جایگزین خدا می کنیم و پر واضح است که نباید لذت عبادت در ذائقه نا خالص ما چشیده شود


 دست ازمس وجود چومردان ره بشوی         تا کیمیای عشق بیابی وزرشوی


گر نورعشق حق بدل و جانت او فتد            با لله کز آفتاب فلک خوبتر شوی      


 




  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: شنبه 87/3/4::: ساعت 9:18 صبح


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ