بسم الله الّرحمن الّرحیم
آیات 84 و 85 سوره یونس
وَقَالَ مُوسَى یَاقَوْمِ إِن کُنتُمْ آمَنتُم بِاللَّهِ فَعَلَیْهِ تَوَکَّلُوا إِن کُنتُم مُسْلِمِینَ (84)
فَقَالُوا عَلَى اللَّهِ تَوَکَّلْنَا رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ (85)
موسى گفت اى قوم من اگر به خدا ایمان آوردهاید و اگر اهل تسلیمید بر او توکل کنید
پس گفتند بر خدا توکل کردیم پروردگارا ما را براى قوم ستمگر [وسیله] آزمایش قرار مده
ظالم : ستمگر ، بی رحم ، سنگدل ، مردم آزار ، چرک دندانها ، نان پهن شده ، تاریکی ،
زمین بی علامت و نشان ، ابر نازک
امن : بی ترسی ، اطمینان ، آسایش ، آرامش قلب ، به او اعتماد کرد ، او را امین دانست ،
امین و مورد اعتماد ، آرایش یافت و نترسید ،آرامش یافته و بی بیم ،
آرامش و اطمینان پس از ترس ، آرامش نفس و آسایش خیال در اقدامات و انجام کارهای دشوار ،
اعتماد به نفس ، امنیت داخلی ، حفظ نظم در رعایت انتظامات و قاتون
تسلیم : دست بر داشتن از چیزی و سپردن آن به دیگری ، واگذار کردن سند و قباله به صاحبش ،
پیمانی که نیروی نظامی با دشمن منعقد می کند برای تسلیم کردن خود و آتش بس ،
باز گرداندن مجرمین سیاسی به کشور ، اطاعت کردن ، فرمانبرداری از خدا
از آیه 84 سوره یونس چنین بر میاید که به دو شکل می توان متوکل به خداوند بودن را به نمایش گذاشت
1- باید دید چقدر ایمان ما به خداوند مستحکم است و چقدر ما بی چون و چرا در مقابل خداوند تسلیم هستیم و
آنگاه ادعای متوکل بودن را داشته باشیم
2- حال اگر ما ایمان به خدا آوردیم کفایت میکند که ادعای متوکل بودن را هم داشته باشیم ؟
و بگوییم که تسلیم رضای خداوند هستیم ؟
میدانیم که در آیات دیگری از قرآن گفته شده که نگید ایمان آوردیم بلکه بگویید اسلام آورده
و یا تسلیم هستیم در این مورد بخصوص چه میتوان گفت ؟ بنظر می رسد اگرشرایط تسلیم
را بررسی بکنیم به مسائل ارزنده ای دست خواهیم یافت و برای شرایط تسلیم به سه گزینه زیر توجه کنید .
1- تسلیم از روی اجبار باشد که در آیات زیادی داریم که هیچ اکراهی در دین نیست
2- تسلیم با رضایت شخص توام باشد
3- تسلیم نه از روی اجبار و نه رضایت باشد
در مورد گزینه اول می توان نوشت : وقتی صفات همگی بالقوه در وجود ما هستند این پذیرش از روی اجبار
باید یا از بی ایمانی فرد سر چشمه گرفته باشد و یا اینکه در خواستهای شخصی و یا مطامع دنیایی برای
این نوع پذیرش دخیل باشد که درهرصورت می توان با صراحت گفت که توکلی در کار نیست و
شخص فقط به ادعا میتواند بیان کند که متوکل به خداوند است .
این مقطع فقط تیز هوشی شخص را می طلبد که از این فرصت بدست آمده چگونه استفاده کند چنانچه شرایط برای
آن شخص درک شود استفاده بهینه نموده و اگر هم درک نشود این توفیق اجباری بدست آمده از دست خواهد رفت
و معمولا هم چنین است که چون این نوع فرصت مفت و مجانی بدست آمده قدر دانی از آن به سهل انگاری
واگذار می شود و انجام نمی پذیرد .
پس هوشیاری وعالم بودن تلنگری است بر ما که مراقب از دست رفتن فرصت ها در زندگی باشیم ،
من خود به شخصه ایمان دارم که چنین فرصتهایی در زندگی شخصی من بوده و فرصت سوزیی که از طرف من
اتفاق افتاده مرا به پاسخگویی نزد پروردگار فرا میخواند .
استغفار و توکل تنها دست آویزی است که من را از فرصت سوزی باز خواهد داشت انشالله شاهد این
مثال در آیه دوم یعنی ایه 85 سوره یونس تجلی می کند تا جایی که وقتی از فرصتها استفاده نکردیم بقدری
خداوند حقیرانه به انسان می نگرد که او را اسباب و وسایل آزمایش ستمگران قرار می دهد و
مورد مصداق (( ظالم )) به انسان تعلق می گیرد مقام و منزلت توکل برای رهایی از این عذاب خداوند به
زیبایی جلوه گری می نماید و باید به راستی گفت کدام عقل سلیمی می پذیرد که این چنین کودکانه رفتار نماید
که همه توفیقات از او سلب شود .
چقدر زیباست درک این موضوع :
(( انسان متوکل هرگز تائب نخواهد بود زیرا وکالتش را به خدا واگذار نموده است ))
سلام بر اهل هدایت
اگر خدا میخواست همه هدایت می شدند
ادامه عناوین هدایت
عناوین هدایت
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 27
کل بازدید :262271
بررسی آیات صبر در قرآن
بررسی آیات علم در قرآن
بررسی آیات عدل در قرآن
بررسی آیات اخلاص در قرآن
بررسی آیات قسم در قرآن
برسی آیات توکل در قرآن
بررسی آیات حق در قرآن
بررسی آیات هدایت در قرآن
متن قرآن
متن کامل قرآن
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل بیت
دانشنامه موضوعی قران
نمایش کامل قرآن با امکانات جستجو
دسترسی به قرآن
تفسیر المیزان
تفسیر نمونه
قرآن با دو ترجمه
قرآن-حافظ- مولوی-سعدی- شاهنمامه