سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منع دانش روا نیست . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
نُّورٌ عَلَى نُورٍ (یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء)

بسم الله الرّحمن الرّحیم 

وَ لا تَنفَعُ الشفَعَةُ عِندَهُ إِلا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتى إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَا ذَا قَالَ رَبُّکُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَ هُوَ الْعَلىُّ الْکَبِیرُ(23) سبا
هیچ شفاعتى نزد او جز براى کسانى که اذن داده سودى ندارد، (در آن روز همه در اضطرابند)تا زمانى که اضطراب از دلهاى آنها زایل گردد (و فرمان از ناحیه او صادر شود، در این هنگام مجرمان به شفیعان )مى گویند: پروردگارتان چه دستورى داده ؟ مى گویند: حق را (بیان کرد و اجازه شفاعت درباره مستحقان داد) و او است بلند مقام و بزرگ مرتبه 
أَ فَمَنْ حَقَّ عَلَیْهِ کلِمَةُ الْعَذَابِ أَ فَأَنت تُنقِذُ مَن فى النَّارِ(19) زمر
آیا تو مى توانى کسى را که فرمان عذاب درباره او قطعى شده ، رهائى بخشى ؟ آیا تو مى توانى کسى را که در درون آتش است برگیرى و بیرون آورى.
وَ لا یَمْلِک الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِهِ الشفَعَةَ إِلا مَن شهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ(86) زخرف
آنها را که غیر از او مى خوانید قادر بر شفاعت نیستند مگر کسانى که شهادت به حق داده اند، و به خوبى آگاهند.

تَنفَعُ(نفع): سود ، نفع ، منفعت ، آنچه انسان بوسیله آن به خواسته اش میرسد
الشَفاعَة :زوج و جفت ، شفاعت و واسطه گری ،خواهش کردن از کسی برای کمک به دیگری
فُزِّعَ (حَتى إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ): تا آنگاه که ترس آنان ریخت  
      23 سبا
کـَلِمَة ُ(ج کَلِم وکَلِمات):یک واژه،سخنرانی وقصیده،گفتارانسان چه مفردباشدچه مرکب
العَذاب (ج اَعذِبَة): هر چیز سخت که مانع کار انسان شود ، شکنجه ، عذاب
تُنقِذ ُ(أَ فَأَنت تُنقِذُ مَن فى النَّارِ):آیا پس تو میتوانی نجات دهی آن کسی را که در آتش است ، نجات دادن ، رها کردن     19 زمر
شَهِدَ : گواهی و شهادت دادن
دُونَ : پست ، حقیر ، بی مقدار ، ناچیز ، زیر و پایین                 86 زخرف

 آیات واضح ، شفاف و در عین حال زیبا و روان است و کلام ناقص من نمیتواند حق مطلب را ادا کند از این بابت شرمسارم و امیدوارم خداوند مرا ببخشد ...

طبق آیات ، مشرکان و خدانشناسان ، بتها و خدایان و ملائکه راشفیعان خود میدانستند واذن و فرمان خداوند را نادیده میگرفتندو به آن اعتقاد کامل و راسخ نداشتندو با این گمراهی و نادانی در چاه عمیقی که شیطان برای دفن همیشگی ایمانشان مهیا کرده بود بیشتر فرو میرفتند وبدتراینکه خواستار شفاعت دنیوی بودند زیرا اعتقادی به آخرت و روز قیامت نداشتند در حالیکه وقتی از راه راست فرار کنند و خودشان راه ناراست را پیش گیرند عذابی را برای خود ذخیره میکنند که فقط خداوند میداند و آخرتشان را خراب و ناگوار میکنند و برایشان راه نجاتی وجود ندارد .(آنها را که غیر از او مى خوانید قادر بر شفاعت نیستند)هیچ شفاعتى نزد او جز براى کسانى که (خداوند) اذن داده سودى ندارد...

شکی نیست در اینکه شفاعت از جانب (پیامبر، ائمه ، ملائکه ، خوبان و پاکدلان و...) هم که باشد باز هم به اذن و فرمان حق تعالی است و تا اواجازه و فرمان این واسطه گری را صادرنکند شفاعتی درکار نیست ...

شفاعت تنها به اذن خداست ؟!؟!
چون مالک و فرمانروا و صاحب هستی است
چون به ذره ذره هستی و مهمتر از همه به روز قیامت علم دارد
چون رجوع هستی ،همه موجودات همه انسانها به سوی اوست، چون مالک همه اینهاست و به حساب ذره ذره هستی و موجوداتش رسیدگی میکند
چون یکتا و خالق بی همتاست
چون همه چیز در ید قدرت و توان اوست و اوست که از حقیقت اعمال بندگانش آگاه است
و چون فقط اوست که شایستگان را گرد سفره پر برکت شفاعت مینشاند ...

اما اما اما   .... ما باید چه کنیم ؟؟؟؟
شخص باید شفاعت را از شفیع بگیرد تا بدین ترتیب سرنوشت خویش را دگرگون کند ، سرانجامی را که نتیجه ناگواری داشته با  شفاعت و وساطت ختم به خیر کند .
اما چگونه شفاعت را از شفیع میگیریم ؟
وقتی شخص ظاهر و باطن و جسم و روحش را اصلاح وتطهیر کند و آن را چنان دگرگون سازد که شایستگی این را پیدا کند که بزرگواری از ائمه یا ...(به اذن خداوند متعال) شفاعتش کند و تبدیل به انسان وارسته ای شود چنانکه لطف و بخشش و رحمت و شفاعت خداوند، به دلیل تلاشی که برای هدایت شدن کرده از جانب قادر متعال حقی برای او در نظر گرفته شود ، چون استعداد پذیرش حق را در درونشان زنده نگاه داشته اند.(کسی که شفاعت میشود شرایطی را داراست که او را شایسته این لطف خداوند میکند از جمله اعتقاد و اعتراف به توحید و یگانگی معبود ، ایمان به روز قیامت و ...)البته این در حالیست که شفیع هم شرایط خاص خود را دارد ...

شفاعت دراسلام عامل کسب شایستگی نجات است نه وسیله نجات شایسته.(دکتر شریعتی) 

التماس دعا و عذر تاخیر



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: دوشنبه 88/5/5::: ساعت 9:50 عصر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ