سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سه چیز است که نشانه اصابت رأی است : خوب برخورد کردن و نیک گوش کردن و پاسخ نیکو دادن . [امام صادق علیه السلام]
نُّورٌ عَلَى نُورٍ (یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء)

 

بسم الله النور

 

وَالْمُطَلَّقَاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلاَثَةَ قُرُوَءٍ وَلاَ یَحِلُّ لَهُنَّ أَن یَکْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللّهُ فِی أَرْحَامِهِنَّ إِن کُنَّ یُؤْمِنَّ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذَلِکَ إِنْ أَرَادُواْ إِصْلاَحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللّهُ عَزِیزٌ حَکُیمٌ (228 بقره )

و زنان طلاق داده شده باید مدت سه پاکى انتظار کشند و اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارند براى آنان روا نیست که آنچه را خداوند در رحم آنان آفریده پوشیده دارند و شوهرانشان اگر سر آشتى دارند به بازآوردن آنان در این [مدت] سزاوارترند و مانند همان [وظایفى] که بر عهده زنان است به طور شایسته به نفع آنان [بر عهده مردان] است و مردان بر آنان درجه برترى دارند و خداوند توانا و حکیم است (228 )

 

لاَّ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِن طَلَّقْتُمُ النِّسَاء مَا لَمْ تَمَسُّوهُنُّ أَوْ تَفْرِضُواْ لَهُنَّ فَرِیضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدْرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِینَ 236 بقره

اگر زنان را مادامى که با آنان نزدیکى نکرده و بر ایشان مهرى [نیز] معین نکرده‏اید طلاق گویید بر شما گناهى نیست و آنان را به طور پسندیده به نوعى بهره‏مند کنید توانگر به اندازه [توان] خود و تنگدست به اندازه [وسع] خود [این کارى است] شایسته نیکوکاران( 236 )

 

وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِینَ 241 بقره

و فرض است بر مردان پرهیزگار که زنان طلاق داده شده را بشایستگى چیزى دهند(241)

 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَن یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلَى طَعَامٍ غَیْرَ نَاظِرِینَ إِنَاهُ وَلَکِنْ إِذَا دُعِیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ إِنَّ ذَلِکُمْ کَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیِی مِنکُمْ وَاللَّهُ لَا یَسْتَحْیِی مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا کَانَ لَکُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنکِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِکُمْ کَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِیمًا 53

اى کسانى که ایمان آورده‏اید داخل اتاقهاى پیامبر مشوید مگر آنکه براى [خوردن] طعامى به شما اجازه داده شود [آن هم] بى‏آنکه در انتظار پخته‏شدن آن باشید ولى هنگامى که دعوت شدید داخل گردید و وقتى غذا خوردید پراکنده شوید بى‏آنکه سرگرم سخنى گردید این [رفتار] شما پیامبر را مى‏رنجاند و[لى] از شما شرم مى‏دارد و حال آنکه خدا از حق[گویى] شرم نمى‏کند و چون از زنان [پیامبر] چیزى خواستید از پشت پرده از آنان بخواهید این براى دلهاى شما و دلهاى آنان پاکیزه‏تر است و شما حق ندارید رسول خدا را برنجانید و مطلقا [نباید] زنانش را پس از [مرگ] او به نکاح خود درآورید چرا که این [کار] نزد خدا همواره [گناهى] بزرگ است (53)

 

 

سخن در مورد تساوی حقوق زن و مرد بسی سخت است . چراکه همیشه و در طول تاریخ همیشه زن درمقام مظلوم و مرد ....... زن همیشه مرکز است و خانواده بر محور او می چرخد ، او همچون خورشیدی می ماند که به اطرافیان خود نور می دهد . زن سمبل گذشت است . و اما مرد .... نمی دانم آیا ما می توانیم بگوییم که تساوی حقوق بین زن و مرد وجود دارد ؟!!

در رابطه با روشن شدن این مطلب لازم است به این نکته توجه کنیم که یک سری قوانینی که در قرآن هست و توسط خداوند عالم و عادل ارائه شده . قوانین خداوند بی نقص است اما قوانین نوشته شده توسط انسان دارای ضعف می باشد . حال اگر ما تبعیضهایی را در رابطه با قوانین بین زن و مرد مشاهده می کنیم این مربوط به وجود خودمان است ،

زن و مرد از لحاظ حقوق و فرصتهای اجتماعی باید برابر باشند و جنسیت نباید مانع از آن شود که فرصتهای اجتماعی از آنان گرفته شود . متاسفانه در زمانهای قدیم و بعضا در جوامع امروز مشاهده می کنیم که مرد به سبب مرد بودن خود در مقام تصمیم گیرنده قرار می گیرد و به راحتی راههای رشد و تعالی را بر زن می بنندد ، حال آنکه اگر ما نگاه کوتاهی به زندگی بانو فاطمه زهرا بیندازیم متوجه می شویم که ایشان علاوه بر فعالیت های داخل منزل در بیرون از منزل نیز فعالیت می نمودند و هیچ گونه تعریفی از این که مثلا کار خانه داری بر عهده زن است به میان نیامده است . در آیات ذکر شده بیشتر در مورد حقوق زنان مطلقه صحبت شده و تاکید بر آن است که حقوق آنان کاملا پرداخت شود ، اما وجداناً کدام مرد حقوق زن خود را به درستی پرداخت نموده حال چه برسد که این حقوق مربوط به زن مطلقه خود باشد . طبق قوانین قرآن افراد بشر دارای حقوق مساوی هستند و شاید شاید بتوان گفت در اجتماع این حقوق تا حدودی خیلی کم داده می شود اما آیا این حقوق در محیط خانواده نیز به کفایت پرداخت می شود . آنجا که زن همیشه در مقام مظلوم است و همیشه از بچگی آموخته که باید گذشت کنی کدامین مرد پیدا می شود که از این خصلت سوء استفاده نکند .

به طور کلی باید گفت جهان هستی متشکل از پدیده های گوناگون است و این کثرت جهان هستی مخصوص وجود پدیده است و انسان نیز چون یک پدیده از این جهان هستی می باشد دارای اختلاف است اما این اختلاف در وجود نه عامل برتری است و نه عامل کاستی . زن بودن یا مرد بودن چیزی را در نگاه خالق عوض نمی کند . آنچه باعث برتری ماست تقوای وجودمان است و نه چیز دیگری .

در نگاه قرآن زن، انسانی همانند مرد است و انسانیت چیزی مربوط به جنس و تن نیست این همسانی و اشتراکات را در جنبه‌های مختلف زن و مرد از جمله در آفرینش این دو گروه می‌توان مشاهده کرد ، اما در دین اسلام با توجه به همان تفاوتهای خلقتی برخی تکالیف و مجازاتها متفاوت شده است

 

 

 



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: شنبه 88/7/4::: ساعت 10:52 صبح


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ