سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند به موسی علیه السلام وحی کرد که دو کفش وعصای آهنین برگیر و آنگاه در زمین سیاحت کن و آثار و عبرتها را بجوی تا آن جا که کفشها پاره و عصا شکسته شود . [ابن دینار]
نُّورٌ عَلَى نُورٍ (یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء)

بسم الله الرحمن الرحیم

خلق آفرینش به حق

 

خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لِّلْمُؤْمِنِینَ(44)

خداوند آسمانها و زمین را به حق آفرید قطعا در این [آفرینش]براى مؤمنان عبرتى است (44) عنکبوت

أَوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُّسَمًّى وَإِنَّ کَثِیرًا مِّنَ النَّاسِ بِلِقَاء رَبِّهِمْ لَکَافِرُونَ(8)

یا در خودشان به تفکر نپرداخته‏اند خداوند آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است جز به حق و تا هنگامى معین نیافریده است و [با این همه]بسیارى از مردم لقاى پروردگارشان را سخت منکرند (8)روم

خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَى النَّهَارِ وَیُکَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّیْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ(5)

آسمانها و زمین را به حق آفرید شب را به روز درمى‏پیچد و روز را به شب درمى‏پیچد و آفتاب و ماه را تسخیر کرد هر کدام تا مدتى معین روانند آگاه باش که او همان شکست ناپذیر آمرزنده است (5) زمر

مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ (39)

آنها را جز به حق نیافریده‏ایم لیکن بیشترشان نمى‏دانند (39) دخان

وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَلِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ (22)

و خدا آسمانها و زمین را به حق آفریده است و تا هر کسى به [موجب]آنچه به دست آورده پاداش یابد و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت (22) جاثیه

مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُّسَمًّى وَالَّذِینَ کَفَرُوا عَمَّا أُنذِرُوا مُعْرِضُونَ (3)

ما]آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است جز به حق و [تا] زمانى معین نیافریدیم و کسانى که کافر شده‏اند از آنچه هشدار داده شده‏اند رویگردانند (3) احقاف

وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءهُمْ هَذَا سِحْرٌ مُّبِینٌ (7)

و چون آیات روشن ما بر ایشان خوانده شود آنان که چون حقیقت به سویشان آمد منکر آن شدند گفتند این سحرى آشکار است (7) احقاف

فَوَرَبِّ السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنطِقُونَ (23)

پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که واقعا او حق است همان گونه که خود شما سخن مى‏گویید (23) ذاریات

خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَصَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ وَإِلَیْهِ الْمَصِیرُ (3)

آسمانها و زمین را به حق آفرید و شما را صورتگرى کرد و صورتهایتان را نیکوآراست و فرجام به سوى اوست (3)

تغابن

آفرینش خلقت به حق

خلق در لغت دارای دو معناست:

   معنای مصدری یعنی آفریدن و آفرینش،

. نکته مشترک در تمام این آیات اشاره به خلقت آسمانها و زمین است و بر این نکته تاکید شده است که جهان هدفدار و حق مدار است نه بازیچه و بى‏هدف و آسمان و زمین و آنچه در میان آندوست، بیهوده آفریده نشده است و همه آنها به حق آفریده شده است .مقصود از آسمان و زمین، جهان هستى است و منظور از چیزهایى که بین آن دو است نعمتهاى الهى در طبیعت و موجودات زنده است.خداوند بلند مرتبه از همان ابتدای خلقت هدف از خلقت خود را بر حق بنا گذاشته است و جهان را آفریده است تا موجودى شریف و با کرامت همچون انسان در آن پرورش یابد و راه کمال و سعادت را بپوید و حق را بر باطل پیروز گرداند.برپایى آسمان و آرامش زمین براى انسان و در راه خدمت به اوست

از دیدگاه وحى، همه هستى تسبیح گوى ذات او هستند و مشغول عبادت،عبادت هم جزو اهداف آفرینش است

 آفرینش نوعى احسان و فیض است از جانب خدا نسبت به مخلوقات؛هدف غایى از آفرینش انسان، تکامل و وصول به رحمت الهى است و افرادى مىتوانند از این رحمت و فیض الهى استفاده کنند که به نهایت درجه تکامل رسیده باشند

خدا آسمانها و زمین را به حق و عدل آفرید و پیامد آفرینش به حق آن است که در وراى این جهان، جهانى دیگر باشد که موجودات در آنجا جاوید بمانند، و پیامد آفرینش به عدل آن است که هر شخصى براساس دست آورد خود، پاداش و کیفرى را ببیند که سزاوار آن است

این آیات تذکری است بر آنچه ما فراموش کرده ایم

جمع‏بندى و نتیجه‏گیرى:

 

از آیات مربوط به اهداف خلقت جهان استفاده مى‏شود که:

اولاً جهان بى‏هدف و بیهوده و بازیچه آفریده نشده است.

ثانیاً جهان براساس حق آفریده شده و هدفدار است.

ثالثاً نعمت‏هاى جهان براى خدمت به انسان‏هاى شایسته آفریده شده است تا از آن‏ها در راه کمال و سعادت و دانش‏افزایى خود استفاده کند.

 

رابعاً غایت و نهایت جهان برپایى رستاخیز و نظام عدل است تا هر کس به جزاى عمل خویش برسد.

 

نتیجه اینکه:جهان هستى با هدف خدمتگزارى به بشریت برپا شده است و این جهان در مسیر حرکت خویش، نهایت و غایتى به نام معاد دارد، که عدالت کامل در آنجا اجرا مى‏شود.

 و این پیامد حقانیت جهان و عدالتى است که جهان براساس آن‏ها پایه‏گذارى شده است

 روزها فکر من این است و همه شب سخنم

که چرا غافل از احوال دل خویشتنم‏

ز کــــجا آمـــده‏ام آمـــدنم بهر چـه بود

به کجـا مى‏روم آخـر ننمایى وطنم[1]

 



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: یکشنبه 89/4/27::: ساعت 11:31 صبح


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ