سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قناعت دولتمندى را بس و خوى نیک نعمتى بود در دسترس . [ و حضرتش را از معنى « فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیّاةً طَیِّبَةً » پرسیدند ، فرمود : ] آن قناعت است . [نهج البلاغه]
نُّورٌ عَلَى نُورٍ (یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء)

به نام خدا

توجه : حق ماهیت مادی ندارد ، اما در دنیای مادی و در پس زندگی مادی شکل می گیرد از برخوردها و ارتباطات گفتارها   این حقوق مشخص می شود ،‌

حق مطلق تنها خداوند است بنابراین هر حقی که ما از آن نام می بریم و فرض می کنیم ، حقوق نسبی هستند که از برخوردهای ما در جامعه ایجاد می گردند .

با توجه به دو نکته بالا به حقوق جامعه و مراتب آن با استفاده از آیات  قرآن می پردازیم ...

حقوق و مراتب آن در جامعه در قرآن مجید به صورتهای مختلف بیان شده است در آیات 26 اسراء

38 رم -19 ذاریات -24 معارج

وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلاَ تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا 26 اسرا

فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ ذَلِکَ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ 38 رم

وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ 19 ذاریات

وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ 24 لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ 25 معارج

 

 خداوند به طور مستقیم به این حقوق و کسانی که باید به این حقوق برسند اشاره داشته است ،‌ خداوند می فرمایند حقوق نزدیکان ، خویشاوندان ، در راه ماندگان ، محرومان ، پدر و مادر و... را بدهید. یعنی اینها حقی دارند  و ما باید این حقوق را بپردازیم،  این حقوق شامل همه شئونات زندگی می شود مثل حقوق اقتصادی ، اجتماعی ، دینی ،‌حتی حقوق سیاسی در واقع  در برخورد با گروه های یاد شده که تقریبا همه جامعه اطراف ما را در بر می گیرد توجه به چگونگی ارتباط با آنها جزء حقوقی است که باید رعایت شود و منصفانه نیز باید رعایت گردد ،‌ نگاه و دقت به روابط ما با دیگران نه یک مساله ساده بلکه حقوقی است که خداوند بر آن تاکید کرده که همه زندگی را چون چتری در برمی گیرد ، کجا می توان رفت که گروهی که خداوند به آن اشاره کرده و باید حقوقشان رعایت شود حضور نداشته باشند ؟ در محیط خانواده ،‌اقوام حتی در محیط کار که فردی  به ما مراجعه می کند این نه کاری است که برای او انجام می دهیم بلکه حقی است که بر گردن داریم و باید ادا شود بنابراین منتی بر کسی برای هر کاری باقی نمی ماند  و اینجا است که منیت از بین میرود و در جایی که منیت وجود داشته باشد حقها ضایع می گردد و حقوق ها  در جامعه از بین میرود و عده ایی در پس این منیت ها برخدا سرکشی می کنند و تکبر می ورزند واین یکی از آسانترین راه های غلبه شیطان بر انسان است که خداوند وعده عذاب و آتش را بر آن داده است .

تعریف حق : از مطالب فوق نتیجه می گیریم هر رفتار و کرداری که ما را به سر منزل مقصود که حق مطلق یعنی خداوند است برساند حق معنی می گیرد

در بیان این مطالب یک تصویر ساده می توان در ذهن آورد ، حق خداوند است و لاغیر خداوند برای آرامش وآسایش انسان در دنیا و وضع قوانینی که برای زندگی ما لازم است حقوقی را معین نموده که از همان حق مطلق سرچشمه می گرد رعایت حقوق پدرو مادر علاوه بر اینکه باعث آسایش این عده می گردد و سبب آرامش ذهن انسان به عنوان پدر و مادر در آینده  می گردد به دلیل رحمت خداوند گامی به سمت رسیدن به حق مطلق هم حساب می گردد به بیان دیگر ما با رعایت حقوق دیگران با یک تیر دو نشان می زنیم هم آسایش خود و دیگران را تامین می کنیم ( خود به این دلیل که دیگران هم باید این حقوق را در ارتباط با ما رعایت کنند ) هم گامی جهت رسیدن به خداوند بر می داریم .

کسانی که این حقوق را رعایت نمی کنند اولا خود را  به خطر انداختند، در رابطه با عدم رعایت حقوق خودشان و هم جامعه را به بی حقی کشاندند ، ترازوی حق را از میزان خود دور ساختند و کل جامعه از میزان عدالت دورمی شود  اینها هم حقوق دیگران تا ابد بر گردنشان است و هم راه رسیدن خود را از حق مطلق دور ساختند گاهی وقتی به آیه ایی برخورد می کنیم که خداوند هشدار می دهد به کسانی که راه دین را مسدود می کنند شاید این سوال به ذهن بیاید که اینها چه کسانی هستند ؟ و حالا می توان دریافت که کسانی که حقوق دیگران را رعایت نمی کنند همان کسانی هستند که راه دین خدا را مسدود ساخته اند و آیا عذابی که خداوند در آیه 20 سوره احقاق آنان را به آن بشارت داده شایسته آنان نیست ؟

وَیَوْمَ یُعْرَضُ الَّذِینَ کَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَیِّبَاتِکُمْ فِی حَیَاتِکُمُ الدُّنْیَا وَاسْتَمْتَعْتُم بِهَا فَالْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا کُنتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَبِمَا کُنتُمْ تَفْسُقُونَ 20 احقاف

ولی این حقوق نسبی که خداوند برای انسان قائل شده حد و حدودی دارد ،‌ این حقوق باید بر اساس عدم اسراف و تبذیر ورعایت ان صورت بگیرد 26 اسراء وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلاَ تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا ،‌ دادن حق به دیگران خصوصا حقوق اقتصادی نباید باعث تنبل پروری در جامعه گردد بلکه در درجه اول باید اسباب رسیدن انسانها به حقوق خود ایجاد شود ،‌به طور مثال ( ولی) در یک جامعه با برپایی عدالت باعث جاری شدن حق در جویبار جامعه می گردد ولی اگر این  بستر عدالت توسط ولی ایجاد نگردد اسباب رسیدن انسانها به حقوق تامین نمی گردد ، و این قصه تا مراتب  پایین اجتماع نیز ادامه می باید ، از این رو است که انسانها تنها با  نشستن و دست نیاز به سوی غیر دراز کردن نه باید نه می توانند به حق حقه خود برسند این جامعه به سوی نیستی سوق پیدا می کند و مسئولیت این نیستی با کسانی است که یا اسباب رسیدن انسانها را ایجاد نکردند یا با بخشش بی مورد تن پروری را در جامعه اشاعه دادند

هر جا حق حضور نداشته باشد و انسانها با رفتارها و گفتارها و... باعث از بین رفتن حق و حقوق شدند ناچارا باطل جایگزین آن شده است باطل چیز عجیب و غیر قابل فهمی نیست عدم رعایت حق و عدم ر ساندن حقوق به صاحبان حق باطل را ایجاد می کند ،‌ که این یک سیکل دائمی در جامعه است هر گوشه این جامعه حقی نباشد باطلی حضور دارد که باید با جایگزینی حق باعث رفتن آن باطل شد و این شدنی نیست مگر در پس تلاش افراد همان جامعه. منتظرماندن که کسی از خارج بیاید این حق را به صاحبش برساند و نشستن و دست نیاز دراز کردن برای رسیدن به حق چیزی است بسیار خنده دار که در هیچ جای قرآن کریم ومکتب اسلام مورد تائید قرار نگرفته است ، اگر قرار است جامعه امام زمانی داشته باشیم تلاش در رسیدن به حق حرف اول را می زند نه نشستن و منتظر ماندن ...

وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا 81 اسرا

اما راه های شناخت حق : اینکه ما بدانیم میزان حق چقدر است یا در یک ارتباط د وسویه ترازوی حق به کدام سمت بیشتر جهت گیری دارد ؟ تنها راه این مهم سعی در رسیدن به حق مطلق است هر چه انسان به حق مطلق نزدیکتر باشد شناخت این حق ها راحتتر می گردد خداوند خود کمک می کند تا برای شناخت این حق ادله کافی داشته باشیم پیامبران و امامان معصوم از این جهت در داوریها و قضاوت ها دچار مشکل نبودند که بسیار به حق مطلق نزدیک شده بودند ... هر قدر به حق که نماد زیبای آن در فطرت انسان وجود دارد نزدیکتر شویم چشمان حق بین ما روشنتر می شود و در جهت حق گام برخواهیم داشت.



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: یکشنبه 89/6/7::: ساعت 12:51 عصر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ