سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستى ورزیدن نیمى از خرد است . [نهج البلاغه]
نُّورٌ عَلَى نُورٍ (یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء)

سوره مبارکه سجدة آیه 24


 


وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَکَانُوا بِآیَاتِنَا یُوقِنُونَ


و از آنان امامان [و پیشوایانى‏] قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت مى‏کردند؛ چون شکیبایى نمودند، و به آیات ما یقین داشتند. 


 


در آیه فوق به افتخاراتی که نصیب بنی اسرائیل در سایه استقامت و ایمان شد اشاره می‏شود ، تا درسی برای دیگران باشد، می‏فرماید: و از آنها امامان و پیشوایانی قرار دادیم، که به فرمان ما امر هدایت خلق خدا را بر عهده گرفتند زیرا آنها شکیبائی کردند و به آیات ما یقین داشتند ...


در اینجا رمز پیروزی و شرط پیشوائی و امامت را دو چیز شمرده: یکی ایمان و یقین به آیات الهی، و دیگر صبر و استقامت و شکیبائی.


این امر ، درسی است برای همه امتها و برای مسلمانان دیروز و امروز و فرداست، که پایه‏های یقین خود را محکم کنند و از مشکلاتی که در طریق به ثمر رساندن خط توحید است نهراسند، صبر و مقاومت را پیشه خود کنند تا ائمه خلق و رهبر امتها در تاریخ عالم شوند.


تعبیر به یهدون (هدایت می‏کنند) به صورت فعل مضارع و همچنین جمله یوقنون (یقین دارند) آن هم به صورت فعل مضارع دلیل بر استمرار این دو وصف در طول زندگی آنها است، چرا که مساله رهبری لحظه‏ای از مشکلات خالی نیست، و در هر گام شخص رهبر و پیشوای مردم با مشکل جدیدی روبرو می‏شود که باید با نیروی یقین و استقامت مداوم به مبارزه با آن برخیزد، و خط هدایت به امر الهی را تداوم بخشد.


قابل توجه اینکه مساله هدایت را مقید به امر الهی می‏کند، و می‏فرماید: یهدون بامرنا و مهم در امر هدایت همین است که از فرمان الهی سرچشمه گیرد، نه از امر مردم و خواهش و تمنای دل، یا تقلید از این و آن.


امام صادق (ع) در حدیث پرمحتوایی، با استفاده از مضامین قرآن مجید ائمه و پیشوایان را بر دو گونه تقسیم می‏کند:


1.  امامانی که به امر خدا نه به امر مردم هدایت را بر عهده می‏گیرند، امر خدا را بر امر خودشان مقدم می‏شمرند، و حکم او را برتر از حکم خود قرار می‏دهند.


2.  و امامانی که دعوت به سوی آتش می‏کنند، فرمان خود را بر فرمان حق مقدم می‏دارند، و حکم خود را قبل از حکم الهی قرار می‏دهند، و بر طبق هوای نفس خویش و بر ضد کتاب الله عمل می‏نمایند.


در آیه مورد بحث دو شرط برای پیشوایان و امامان ذکر شده است: نخست صبر و پایداری، و دیگر ایمان و یقین به آیات الهی.


این صبر و شکیبائی شاخه‏های زیادی دارد: گاه در مقابل مصائبی است که به شخص انسان می‏رسد. گاه در برابر آزادی است که به دوستان و هوا خواهان او می‏دهند. و گاه در مقابل بدگوئیها و بدزبانی‏ها است که نسبت به مقدسات او دارند.


گاهی از ناحیه کج‏اندیشان است. گاه از سوی بداندیشان. گاه از سوی جاهلان نادان. و گاه از سوی آگاهان بد خواه! خلاصه یک رهبر آگاه در برابر همه این مشکلات و غیر اینها باید شکیبائی و استقامت کند، هرگز از میدان حوادث در نرود، بیتابی و جزع نکند، زمام اختیار از دست ندهد، مایوس نگردد، مضطرب و پشیمان نشود، تا به هدف بزرگ خود نائل گردد.


حدیث جامع و جالبی از امام صادق (ع ‏) نقل شده که ذکر آن لازم به نظر می‏رسد.


حضرت به یکی از دوستانش فرمود: کسی که صبر کند، مدتی کوتاه صبر می‏کند (و به دنبال آن پیروزی است) و کسی که بیتابی می‏کند مدتی کوتاه بی‏تابی می‏کند (و سرانجام آن شکست است)


 سپس فرمود: بر تو باد به صبر و شکیبائی در تمام کارها، زیرا خداوند بزرگ، محمد (ص) را مبعوث کرد و به او دستور صبر و مدارا داد و فرمود: در مقابل آنچه آنها می‏گویند شکیبائی کن و در صورت لزوم از آنها جدا شو. (اما نه جدا شدنی که مانع دعوت به سوی حق گردد. )


و نیز فرمود: با استفاده از نیکیها به مقابله با بدیها بر خیز که در این هنگام آنها که با تو عداوت و دشمنی دارند، همچون دوست گرم و صمیمی خواهند شد، و به این مقام جز صابران و جز کسانی که بهره عظیمی از ایمان دارند نخواهند رسید.


سپس افزود: پیامبر (ص‏) صبر و شکیبائی پیشه کرد، تا اینکه انواع تیرهای تهمت را به سوی او پرتاب کردند (مجنون و ساحرش خواندند و شاعرش نامیدند و در دعوی نبوت تکذیبش کردند) سینه پیامبر از سخنانشان تنگ شد،


خداوند این سخن را بر او نازل کرد: می‏دانیم که سینه‏ات از سخنان آنها تنگ می‏شود اما تسبیح و حمد پروردگارت را بجای آور و از سجده کنندگان باش (که این عبادتها به تو آرامش می‏بخشد).


بار دیگر او را تکذیب کردند و متهم ساختند، او اندوهگین شد، خداوند این سخن را بر او نازل کرد که می‏دانیم سخنان آنها تو را غمگین می‏کند اما بدان هدف آنها تکذیب تو نیست، این ظالمان آیات خدا را تکذیب می‏کنند، پیامبرانی که پیش از تو بودند آماج تکذیب قرار گرفتند، اما شکیبائی پیشه کردند، آنها آزار شدند و صبر کردند، تا یاری ما فرا رسید، پیامبر باز هم شکیبائی کرد تا اینکه آنها از حد گذراندند، نام خدا را به بدی بر زبان جاری کردند و تکذیب نمودند.


پیامبر (ص) عرض کرد: خداوندا! من در مورد خودم و خاندانم و آبرویم شکیبائی کردم، اما در برابر بدگوئی به مقام مقدس تو نمی‏توانم شکیبائی کنم، باز هم خداوند او را امر به صبر کرد و فرمود: در برابر آنچه می‏گویند شکیبا باش.


به دنبال آن پیامبر (ص‏) در تمام حالات و در برابر همه مشکلات شکیبا بود و همین سبب شد که خدا او را بشارت دهد که در خاندانش امامان و پیشوایان پیدا می‏شوند، و این امامان را نیز توصیه به صبر کرد...


اینجا بود که پیغمبر (ص) فرمود: الصبر من الایمان کالرأس من الجسد: صبر در برابر ایمان همچون سر است در مقابل تن و سر انجام این استقامت و صبر سبب پیروزی او بر مشرکان شد، و دستور انتقام گرفتن از آن ستمگران که قابل هدایت نبودند صادر گردید، و طومار عمر آنها به دست پیامبر و دوستانش در هم نوردیده شد، این پاداش آنها در دنیا بود، علاوه بر پاداشهائی که در آخرت برای او ذخیره شده است.


از امام صادق (ع) نقل است که فرمودند:


 فمن صبر و احتسب لم یخرج من الدنیا حتی یقر الله له عینا فی اعدائه مع ما یدخر له فی الاخرة


" کسی که شکیبائی کند و آن را به حساب خدا بگذارد، از دنیا بیرون نمی‏رود تا خداوند چشمش را با شکست دشمنانش روشن کند، علاوه بر پاداشهائی که برای آخرت او ذخیره خواهد کرد. "




  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: شنبه 87/3/4::: ساعت 12:12 صبح


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ