سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سخنی از سخنان حکمت که مرد مؤمن می شنودـ و به آن عمل کند یا آن را بیاموزد ـ بهتر از عبادت یک سال است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
نُّورٌ عَلَى نُورٍ (یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء)

بسم الله الرحمن الرحیم


 


        آیات 32 و 33 و 34 سوره بقره


 


و یاد داد به آدم همه اسماء را و آنگاه حقایق این اسماء را در نظر فرشتگان پدید آورد و فرمود اسماء اینان را بیان کنید اگر در دعوی خود صادق هستید .32


گفتند : منزهی تو ، ما نمی دانیم جز آنچه که تو به ما تعلیم داده ای تویی دانا و حکیم .33


فرمود : ای آدم آنان را آگاه ساز به حقایق این اسماء چون آگاه ساخت خدا فرمود اکنون دانستند که من بر غیب آسمانها و زمین دانا و بر آنچه آشکار و پنهان دارید آگاهم .34


 


       واژه گان آیات : 


 


اسماء: لفظی است برای چیزی که نامندش ، نام ، اسم ، بسم الله اسم اعظم است که الف آن بر داشته شده به جهت کثرت استفاده و فعل آن حذف شده است چون جار و مجرور است نیاز به فعل دارد که اگر فعل آن آورده شود الف آن ظاهر میگردد مانند(( اقراء باسم ))


نباء : خبر ، آگهی ، اعلامیه ، و نام سوره ای است


صدق : راستی ، راستگویی ، کار درستی که در آن نقص و دروغ نباشد


سبح : خدا را به پاکی یاد کردن


حکیم : صاحب جکمت ، دانا ، دانشمند ، پزشک ، قرآن چون میان مردم داور و حاکم است و نیز کلامی استوار است و در آن اختلاف نیت (( الذکر الحکیم )) نامیده شده است


غیب : شک ، گمان ، نا پدید ، پنهان ، زمین هموار و پست


کتم : آن چیز را پنهان کرد ، این فعل از افعالی است که دو مفعول طلب میکند


 


در آیه اول اعطاء علم ازطرف خداست بدون واسطه و بعد از آن به نظر فرشتگان این علم را می آورد و مهم این است که میفرماید اگر در دعوی خود صادق هستید این اسماء را بیان کنید ، حال باید توجه داشت که منظور از اسماء چه می تواند باشد ؟ و در کجا این علم ارائه می گردد ؟ و زمان آن چه وقتی است ؟


گرفتن این علم ازجانب خداوند مستلزم داشتن صداقت است و یاید صادق و امین بود تا این علم به انسان برسد زمان دریافت برای پیامبر مکرم اسلام زمانی بود که تمرین ا مین بودن و صداقت را پیامبر در جامعه انجام داده بودند تا اینکه نزول وحی می شود .


آیا بعد از پیامبر نزول وحی نبوده ؟ آیا علم بعد از پیامبر دیگر داده نشده و هدیه نگردیده ؟ از آیات قرآن استباط میشود که این نزول همواره جاری است فقط باید هر کسی به نوبه خود بر خورداری از این علم را در زمان زندگی و طول عمر خویش خوب بشناسد که اگر این اتفاق بیفتد یعنی هم صحبتی با پیامبر اتفاق افتاده است ، و از مطالعه زندگی پیامبر در می یابیم که این علم باید حضوری بوده باشد زیرا که علم اکتسابی حصولی را هم پیامبر فرمودند که نمیتوانم بخوانم ، این نشان از آن دارد که جان و روان انسان برای دریافت علم حضوری نیاز به زمان ندارد و به یک باره بعد از احیای صداقت و صادق بودن در وجود هر انسانی می تواند به یکباره و دفعی اتفاق بیفتد و صاحب آن علم گردد .


از آیه همچنین بر می آید هدیه علم را به انسان اگر داده باشند و قابلیت دریافت نباشد با توجه به ارزشمند بودن علم  انسان نمیتواند بهره مند از آن علم  شود . و چون علم خداوند احاطه بر جهان هستی دارد در آیه بعد ضمن تسبیح و تنزیه خداوند هم فرشتگان و هم انسان عاقل اقرار به آنچه که خداوند منان به آنان آموخته است می کنند . زیرا که این قول از دانایی حکیم رسیده است .


و اشرف بودن انسان در مخلوقات به زیبایی هویدا می گردد، که خداوند خطاب به انسان می فرماید ای آدم آنان را آگاه ساز این حکایت دارد بر اینکه وقتی خداوند علم را هدیه نمود به انسان مسئولیت آگاه سازی را نیز به انسان تفویض نمود به حقایق این اسماء ، پس این علم به واسطه ای نزد انسان است((  پیامبر و امامان معصوم )) و باید از ایشان دریافت نمود رابطه های خیر را درجهان باید شناخت  ، تا بتوان به واسطه این شناخت به رمز و راز هستی پی برد و حتی بر آشکار و نهان هستی نیز آگاهی یافت .


هیچ انسانی نباید فراموش کند که علم نزد پروردگار است و به هر کسی که بخواهد عطاء نموده و از هر کسی هم که  بخواهد باز پس می گیرد این همه فراموشی انسان از همین ناحیه سر میزند پس باید مراقبت از نفس برای رسیدن جان پاک به علم خداوندی در دستور کار هر انسانی قرار بگیرد و با تکبر علم اکتسابی که بسیار نیز خطر ناک است مبارزه شود .


لذا مسیر علم بی انتهاست و پر خطر و رسیدن به این بی انتهای پر خطر،  راهی دشوار  را  پیش روی انسان  تقرار می دهد، اما : چون ملاک زیبای مقابله با خطر را نیز بیان نموده است لذا یک بار دیگر به معنای واژه صدق توجه میکنیم تا ملاک را خوب در یابیم .


(( صدق : راستی ، راستگویی ، کار درستی که در آن نقص و دروغ نباشد ))


هر کار ناقصی که از ناحیه انسان سر می زند نیز میتواند انسان را از رسیدن به علم ناب باز دارد و هر گناهی هم  مانند کلام دروغ و غیر صادق انسان را به ورطه نابودی نزدیک می کند ، دقت در هر کاری جان شیفته انسان را برای دریافت علم ناب زلال تر و شفاف تر می کند .


چنین آموزگار اولی که بی هیچ منت و دستمزدی علم و وحی را که متعلق به خودش می باشد به نوع بشر هدیه می کند را باید از دل و جان پرستید و مطیع او بود .


علم همواره نوعی آگاهی به انسان می دهد که همیشه از آن در جهت رفع نیازهای خویش استفاده نموده است و در پاره ای موارد سوء استفاده از علم میکند حال اگر در این  رفع مشکلات خود سازی و خویشتنداری انسان نباشد مسلم است که این نوع علم و آگاهی به چه ختم می گردد بر همین اساس است که می گوییم اگر همه علوم اکتسابی به نوعی به علوم حضوری که ملاک آن خود خداوند است ختم نشود همه این روشنایی های علمی نیز  جز کوره راهی نیست .


 


 





  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: شنبه 87/3/4::: ساعت 8:44 صبح


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ