سلام

ممنون از توضيحات شما كه مثل هميشه راه گشاي بنده بوده و هست در باب سوال شما در باب درستي نظرم در باب ولايت فقيه بايد بگويم كه بنده از ديد خودم نظرم درست است خدمت دوستان هم عرض كردم اگر مي توانند نظر خود را براي من توجيه كنند شايد من نيز قبول كردم . در اين باب تا ما درستي را چه در نظر بگيريم درستي يك مساله از ديد افكار مختلف متفاوت است و آنچه كه اعلم است حكم قرآن است و بس . نمي دانم شايد من هنوز به آن مقام نرسيده ام كه بتوانم اين مساله را درك كنم

بهر حال ممنون ميشم اگر دوستان نظري در اين باب دارند ارائه دهند .

با سلام

من در مقام پاسخ نيستم وآنچه كه ميگم نظر شخصي من هست كه ميتونه خيلي هم اشتباه باشه

1- البته همه واژگان قرآني به نوعي با هم مرتبط هستند و خيلي بي ربط با هم نيستند از جمله ولايت و كفالت كه فقط نبايد از حد تعريف هر كدام بيشتر رفت و گفت

2- وكالت خدا عين ولايت اونه همانطور كه رحمانيتش عين رحميت اونه و همه عين هم هستند وگرنه يگانگي خدا اصلا معنا پيدا نميكرد و اين نشون ميده كه هيچكدام بر ديگري رجحان نداره

3- ولايت همان معنا رو داره بهم چسبيدن دو شي بطوري كه هيچ منفذي نداشته باشند براي روشن شدن يه مثال بزنيم دو انگشت اشاره و وسطي خودتون رو كاملا بهم بچسبانيد و نگاه كنيد بطرف نور هيچ ونفذي نيست و نوري رد نميشه ايا اين دو بهم چسبيده هستند ؟؟؟ و ايا جدا از هم مي باشند و آيا فاصله اي داشتند ؟؟؟؟ اين معناي اون ولايتي هست كه گفته ميشه و ما بحق بايد به خدا اينگونه بچسبيم و جدا نشيم اگر طالب فيض هستيم

4- در مورد ولايت فقيه هم بله شما نظر خودتون رو داديد و محترم اما ايا به اين فكر كرديد كه نظرتون چقدر درست هست ؟؟؟؟ و ايا به پاسخ اون براي خودتون رسديد ؟؟؟؟

5- شما جمله قشنگي رو كه من به زيبايي اون در كامنت اشاره كردم بيان كرديد وقتي خدا وكيل باشه بايد به اون از نظر لطفي كه به ماداره بهش اعتماد كنيم

6- نگهبان معني وكالت نداره نگهباني از كسي هيچ مسئوليتي رو به گردن كسي نميگذاره در صورتي كه وكالت مسئوليت داره اين دو بايد از هم جدا بشن ممنونم از توجهي كه ميكنيد يا حق

سلام

به سوالات مطرح شده در حد توانم پاسخ م يدهم اميدوارم كه گويا باشد در غير اينصورت به بزرگواري خودتان ببخشيد .

1- علت طرح مساله ولايت در اين پست اين بود كه چون عنوان پست در رابطه با وكالت پيامبران بر انسان بود مي خواستم بدانم آيا پيامبران بر انسان ولايت نيز دارند اين شد كه به ناچار بخشي از پست به بيان فرق وكالت و ولايت پرداخته شد وگرنه آيه اي كه بتوان از آن به ولايت رسيد مطرح نبوده است !!!

2- وكالت بالاتر است چرا كه تنها خداوند است كه مي تواند وكيل انسان باشد و اوست كه اختيار در مورد انسان دارد پس وكالت اولي بر ولايت است .

3- در رابطه با ذكر كلمه فاصله تنها معناي كلمه ذكر شده است و از معناي آن اينطور بدست مي آيد كه ولي حد فاصل بين انسان و خالق است كه با توجه به ميزان اتصال ما به ولي جامع شرايط (ائمه و ..) مي توان به توكل بيشتري رسيد و نكته مهم اين است كه آنها تنها واسطه اند و مايه اتصال .

4- در رابطه با ولايت فقيه نيز با توجه به مطالب مطرح شده نظر شخصي خودم را دادم اگر نظر دوستان چيز ديگري است بيان كنند تا استفاده ببرم .!!!

5 - در كليه پستها به بيان اين مسئله پرداخته شد كه وكالت تنها از آن خداست و وكيل انسان تنها و تنها خداوند مي باشد اما ذكر اين كلمه در اين بخش از آن جهت بود كه اگر زماني كار ما در امور دنيايي و قانوني به جايي رسيد كه خواستيم وكيل بگيريم وكيل بايد به خدا شناسي رسيده باشد و قبل از آن خود شناسي كه خود شناسي همان خداشناسي است . پس اين تنها از باب تذكر در امور دنيايي مي باشد .

6- نگهباني بر شخصي دليلي بر هدايت او نيست ، نگهبان تنها نقش متذكر را دارد ، نگهباني خداوند نيز بر ما به معناي تسلط او بر ما نيست بلكه تنها نقش متذكر را براي انسان دارد حال مي خواهيم مي شنويم و نمي خواهيم هم مي توانيم گوشهايمان را بسته نگه داريم .

سلام

قلمتان منور به نور قرآن

1- از آيات گفته شده چگونه به ولايت رسيديد ؟ در فرق بين وكالت با ولايت آيا وكالت بالاتر است ؟ اينكه گفته شد در ولايت فاصه ايي احساس نشود يعني وقتي ما ولايت خداوند يا ائمه را مي پذيريم بين ما هيچ فاصه ايي نيست ؟ بين بنده و خدا و بين من و پيامبرو امام ؟ اگر نيست به چه صورت ؟

2- اما جواب سوال ولايت فقيه چه شد ؟

3- وقتي كسي جر خدا نمي تواند وكيل انسان اشد اين جمله به چه معنا است ؟هر کسي که مي خواهد وکيل انسان باشد بايد نسبت به وجود خود و خداوند آکاهي کامل داشته باشد

وكالت خاص مخصوص خدا است اگر اشنباه نكنم تمام بحث هاي ما در مورد اين وكالت است ، وچيزي كه الان به عنوان وكالت بين مردم متداول است با معناي اين نوع وكالت متفاوت است بنابراين اين جمله نياز به توضيحات لااقل براي من دارد

وكالت خداوند بر انسان برابر است با نگهباني او بر ما درست ولي يك سوال نگهبان زندان هم نگهبان است از زنداني نگهباني مي كند در حالي كه زنداني نمي خواهد خوب اشد ناگزير است از خوب بودن ولي اين نگهباني خدا به معناي ... است

يك رابطه دو طرفه و يك تلاش زيبا از سوي انسان و...

با سلام

خيلي وقت بود دنبال اين جمله زيبا ميگشتم تا بتونه آنچه رو كه در فكر و ذهن دارم بيان كنه از باب اعتماد به خدا ، به اين جمله زيبا دقت كنيد تا ببنيد كه خدا چقدر مهربونه (( اعتماد ما به لطف اوست )) اگر اين جمله رو از طلا نيز بگيرند بازم كمه .

و باز اين معنا كه وقتي خداوند وكالت ما را به رسول خدا هم نداده آيا ممكن است اين چنين خدايي اشخاص ديگري را وكيل ما قرار دهد ؟ اينها نشان ميدهد كه چه سعادتمند هستند كساني كه وكالتشون رو و يا توكلشون رو به خدا دادن .

و در پايان اين معنا كه كليه صفات بطور اعم همه از آن خداست چه ولايت باشد و چه وكالت بايد حدود و ثغور آن را شناخت و ميزان آن كه خداوند براي پيامبران و معصومين قرار داده است .

دستتون درد نكنه استفاده بردم از اين نوشتار خداوند اجر تفكر ناب خدايي تون رو بهتون بده انشالله