خوشا آن که خود را خوار انگاشت ، و کسبى پاکیزه داشت ، و نهادش را از بدى بپرداخت ، و خوى خود را نیکو ساخت و زیادت مالش را بخشید و زبان را از فزون گویى درکشید ، و شرّ خود را به مردم نرساند و سنّت او را کافى بود ، و خود را به بدعت منسوب نگرداند . [ مى‏گویم بعضى این فقره و آن را که پیش از آن است به رسول خدا ( ص ) نسبت داده‏اند . ] [نهج البلاغه]
نُّورٌ عَلَى نُورٍ (یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء)

بسم الله الرّحمن الرّحیم


آیه 2 سوره انفال


 


إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ?2?


 


مؤمنان همان کسانى‏اند که چون خدا یاد شود دلهایشان بترسد و چون آیات او بر آنان خوانده شود بر ایمانشان بیفزاید و بر پروردگار خود توکل مى‏کنند (2)


عظمت : بزرگی ، بزرگ منشی ، بزرگواری


جلال   : بزرگی ، عزت و شکوه ، بزرگواری


 


واژگان :


وجلت :   از او ترسو تر بود ، ترسیدن ، احساس ترس کرد ، ترسو


تلیت   :   خواندن کتاب ، قرائت قرآن


زاده   :   به او توجه داد ، آن را زیاد و افزون کرد ، فلان چیز را به او عطا کرد ، بیش از آنچه که قبلا عطا کرده بود ، بر او در افزونی غالب آمد ، آن چیز را افزود ، توشه ، غذای مسافر


ایمان  :   تصدیق کردن و گرویدن ، اعتقاد به خدا و کتابهای نازل شده از جانب وی ، اعتقاد به قلب و اقرار به زبان و عمل به جوارح ، اظهار فروتنی ، قبول شریعت ، به سوی راست رفتن


 


 


یکی از راههای ارتباط با خداوند و در نظر داشتن تمام امورات برای بودن با یاد او همانا ، قرائت و یا ذکر قرآن در مداومت با آن است .


و عجیب این است که در این نوع یاد آوری و ذکر از قرآن به تناسب آنچه که با آن یاد خدا را می کنیم آورده شده است  ، و اگر با نگاهی عمیق به این موضوع ( ذکر ) توسط قرآن و تلاوت آن داشته باشیم باید در در برابر قرآن از ( عظمت و جلال ) آن نام برده شود این دو واژه مترادف در معنا ما را به بزرگی و بزرگواری و عزت و شکوه می رساند .


و از این عزت و شکوه هست که روح انسان با تلاوت قرآن بدست آورده و دارای آن ویژگیها می گردد و باز هم از این عظمت و جلال است که دلها لرزان و ترسان می شود اما نه از ترس خداوند از اینکه با وجود قرآن این ارتباط پذیرفته نشود دقیقا مانند قبول نشدن در پیشگاه قرآن که این کتاب با آن ویژگیها نیز قادر به هدایت دل سنگین و جرم گرفته انسان نشود .


اگر این کتاب که عصاره همه هستی و کلام حق است نتواند انسان را هدایت کند ترسان شدن و لرزیدن معنای خویش را پیدا می کند ، پس آنگاه در این همه اختیاری که خداوند به ما داده است چه پاسخی به موجود مهربانی که هدایت انسان را میخواهد خواهیم داد ؟ .


سر افکندگی و شرم عذابی است که در قیامت برای تنبه انسان کفایت می کند و باید با این سر افکندگی در مقابل خدایی مهربان زندگی کرد در آن شرایط هیچ عذابی سخت تر از دور بودن از خدا نیست و لقاء الله معنای خودش را پیدا می کند .


و برای غلبه بر این دوری و عذاب سخت با شیوا ترین روش به ما نشان داده است که مسیر انتخابی برای گریز از آن چه می تواند باشد و این معجزه کلام حق است که در( مقبول ترین چید مان هم درد و هم درمان را نشان می دهد ) و تمام این آیات اتمام حجتی است برای تک تک ما .


موضوع دیگری که باید توجه ما را به خود جلب کند این است که با قرائت و خواندن قرآن و تلاوت آن به جانهای شیفته ایمان انسان افزوده می گردد و گرنه اگر چنانچه فقط توکل در قالب حرف و زبان باقی بماند و انسان را به جلو نراند آنگاه نمی دانم نام این توکل را چه می شود نامید و یا اصلا این هم توکل است ؟.


پس آنچه که قابل ذکر است یاد خداوند است و به تعبیرآیه قرائت قرآن کدام قرآن ؟ قرآنی که دارای عظمت و جلال است و این دو ویژگی است که ترس از خداوند در آن معنا می شود و قدرت و جبروت و جباریت خداوند برای انسان قابل لمس بوده و دلهای لرزان انسانها را در مقابل سیاهی و شبهات که او را احاطه کرده روشن می نماید .


این خدا ترسی زیبایی را در وجود انسان  در کنار( شناخت ) به دست می اورد و این شناخت به واقع زلزله ای را در وجود هر کسی برای دیدن عظمت و جلال خدا  بوجود می اورد و آنگاه این انسان متوکل به خدایی می گرود که در سر آغاز با یاد و نام او این مسیر را برای پیمودن آغاز نموده بود .



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: پنج شنبه 87/8/16::: ساعت 8:27 صبح


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ