به نام خدا
قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالإِثْمَ وَالْبَغْیَ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِکُواْ بِاللّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ 33 اعراف بگو پروردگار من فقط زشتکاریها را چه آشکارش [باشد] و چه پنهان و گناه و ستم ناحق را حرام گردانیده است و [نیز] اینکه چیزى را شریک خدا سازید که دلیلى بر [حقانیت] آن نازل نکرده و اینکه چیزى را که نمىدانید به خدا نسبت دهید (33)
فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ 118 اعراف
پس حقیقت آشکار گردید و کارهایى که مىکردند باطل شد
وَإِذْ یَعِدُکُمُ اللّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتِیْنِ أَنَّهَا لَکُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذَاتِ الشَّوْکَةِ تَکُونُ لَکُمْ وَیُرِیدُ اللّهُ أَن یُحِقَّ الحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَیَقْطَعَ دَابِرَ الْکَافِرِینَ7انفال [به یاد آورید] هنگامى را که خدا یکى از دو دسته [کاروان تجارتى قریش یا سپاه ابوسفیان] را به شما وعده داد که از آن شما باشد و شما دوست داشتید که دسته بىسلاح براى شما باشد و[لى] خدا مىخواستحق [=اسلام] را با کلمات خود ثابت و کافران را ریشهکن کند7
أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا فَإِن یَشَأِ اللَّهُ یَخْتِمْ عَلَى قَلْبِکَ وَیَمْحُ اللَّهُ الْبَاطِلَ وَیُحِقُّ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ 24 شوری آیا مىگویند بر خدا دروغى بسته است پس اگر خدا بخواهد بر دلت مهر مى نهد و خدا باطل را محو و حقیقت را با کلمات خویش پا برجا مىکند اوست که به راز دلها داناست 24
حرم : محروم کردن ، ممنوع کردن ، تحریم کردن
فواحش : مطلب بیش از حد معمول ، قبیح بودن ، سرزنش کردن ،زشت ،بد ، قبیح ، بد اخلاق
ظهر : آشکار شدن
بطن : مخفی ،پنهان
الاثم : گناه ، خطا
بغی : عصیان کرد ،تجاوز کرد ،ظلم
در مقابل حق چند واژه در آیه 33 الاعراف قرار گرفته ، یا چند صفت ا- فواحش 2- الاثم 3- بغی
نتیجه: کسی که حق را فهمیده و در صراط آن قرار گرفته از این صفات دور است
این صفات از سوی خداوند حرام شده است و در کنار صفات و بدیهای دیگر قرار گرفته الف –شرک به خدا
ب- نسبت دادن چیزی که نمی دانند به خدا
در آیه ایی از سوره نساء خداوند می فرمایند هر گناهی جز شرک بخشیده می شود و این نشانه بزرگی گناه شرک است ،حال گناهانی که در کنار شرک به خدا قرار گرفته است به همان اندازه بزرگ است پس این سه صفت هم به اندازه شرک قبیح است ، اصلا هر گناه و فواحشی خود شرک است .(آیا گناه بخشیده می شود ؟)
واژه دیگری که در مقابل حق قرار می گیرد باطل است(فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ )، وقتی حق آشکار شود خود به خود باطل از بین میرود، یعنی فضای سیاه با سفیدی حق پر می شود، ما با اعمال حق خود قدمی برای نابودی باطل برمی داریم هر چند که کوچک باشد و اگر همه این تلاش را انجام دهند باطل زودتر به حق تبدیل می شود .و در این راه نظر خداوند و کمک خداوند را نمی توان نادیده گرفت ، خداوند به حق و جانبداری از حق و در حذف باطل کمک می کند .اگر ما قدمی در رسیدن به حق برداریم از یاوری خداوند بهره مند می شویم و خداوند در این راه به انسان کمک می کند (وَیَمْحُ اللَّهُ الْبَاطِلَ وَیُحِقُّ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ )ناامیدی از رسیدن به حق و عدم تلاش در راه آ ن نشانه عدم اعتماد کامل به خداوند و عدم توکل به خدا است، در نتیجه عدم شناخت خدا است ،که باید در توحید انسان شک شود . این سلسله ایی است که به هم پیوسته است .
انسان مومن ویکتا پرست به میزان عدم شرک و یکتا پرستی خود به رسیدن به حق و توکل به خداوند ایمان دارد .هر چقدر این اصل اولیه دین را تقویت کنیم به طور پیوسته باقی علم اخلاق هم تقویت می شود و انسانی راه روی حق ومتوکل و عادل ودوستدار حق قدم در جان حق خداوند می نهد .
از انجا که انسان عالم به غیب نیست گاهی در تلاش است نفعی دنیایی به دست آورد و در ظاهر هم خیال می کند حق ان است که چیز بیشتری به دست آورده شود ولی درستی حق (حق حق ) ان چیزی نیست که انسان تصو می کند بلکه چیزی است که باید باشد و با انجام آن حقی ثابت می شود اگر چه به ظاهر به نفع مادی نرسد، بین حق واقعی و خواست انسان همیشه پیوستگی وجود ندارد بلکه گاهی افتراقی وجود دارد که از منظر چشم انسان پوشیده است این حقی که خداوند ثابت می کند شاید تنها سودش به یک نفر نرسد و عده زیادی را بهره مند سازد(وَیَقْطَعَ دَابِرَ الْکَافِرِینَ )، در جایی که ما تنها نفع خود را می خواهیم خداوند به خیر بزرگتری نظر دارد ، و هر چه ما از گناهانی که در بالا گفته شد دوری کنیم پرده های جهل بیشتر از روی چشم ما برداشته می شود و ما به حقیقت حق خداوند بهتر آگاه می شویم .
عدول از هر حق خدا دادی باعث سه کار مهم میشود، فقط باید حوصله و صبر کرد و این مراحل را دید شاید این مراحل خداوندی به فوریت انجام نپذیرد که خودش قابل توجه هست این سه کار را خداوند در مقابل حقوق پایمال شده انجام میدهد
1- مهر گذاشتن بر دل انسانهایی که حقی را نا حق میکنند که نمونه های بارز آن را دیدیم و شنیدیم
2- محو نمودن کامل باطل و از بین بردن آن که این وعده خداوند است و قابل انجام که این نیز بسیار دیده و شنیده شده
3- بروز حقیقت و حق بعد از محو باطل و پیروزی حق بر باطل است که خوشبختانه نمونه های آن نیز هم شنیده و هم دیده شده
سلام بر اهل هدایت
اگر خدا میخواست همه هدایت می شدند
ادامه عناوین هدایت
عناوین هدایت
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 26
کل بازدید :263816
بررسی آیات صبر در قرآن
بررسی آیات علم در قرآن
بررسی آیات عدل در قرآن
بررسی آیات اخلاص در قرآن
بررسی آیات قسم در قرآن
برسی آیات توکل در قرآن
بررسی آیات حق در قرآن
بررسی آیات هدایت در قرآن
متن قرآن
متن کامل قرآن
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل بیت
دانشنامه موضوعی قران
نمایش کامل قرآن با امکانات جستجو
دسترسی به قرآن
تفسیر المیزان
تفسیر نمونه
قرآن با دو ترجمه
قرآن-حافظ- مولوی-سعدی- شاهنمامه