سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برترین پارسایى نهفتن پارسایى است . [نهج البلاغه]
نُّورٌ عَلَى نُورٍ (یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء)

بسم الله الرحمن الرحیم


 


          سوره کهف آیه 28 :


ترجمه آیه :


 و همیشه خویش را با کمال شکیبایی به محبت آنان که صبح و شام خدا را میخوانند و رضای او را می طلبند وادار کن و یک لحظه از آن فقیران چشم نپوشان ( داستان مراجعه ثروتمندان قریش بر پیامبر که اگر میخوای ما نزد تو بیاییم بلال و عمار و صهیب و...... از مجلس دور کن )که مبادا به زینتهای دنیا مایل شوی و هرگز با آنانکه ما دلهای آنها را از یاد خود غافل کرده ایم و تابع هوای نفس خود شدند و به تبهکاری پرداختند متابعت مکن ( به اشراف و ثروتمندان ظالمان و هواپرستان ) مپیوند .


آنچه که از ملاحظه آیه به نظر می رسد مواردی است که ذیلا خواهید خواند


1- اراده انسان مومن صبح و شام برای اطاعت از خداست بی هیچ وقفه ای


2-تمرین در گذشتن از هواهای نفسانی و در خواستهای شیطانی با به کار بردن شکیبایی در زندگی و مداومت در آن میسر است


3-و این تمرین صبر ، به تنهایی قابل اجرا نیست بلکه همنشینی لازم است و باید دقت در هم نشینی  انجام پذیرد و از خداوند برای اجرای این امور کمک خواست و دعوت این انتخاب شدگان باید به حق و پروردگار باشد و هیچ غفلتی در صبح و شام نباشد .


4-مجالست با انسانهای فقیر و لی مومن با باور آنان باید انجام پذیرد زیرا که این انسانها حبل متین و مستمسک خوبی هستند برای بدست آوردن میزان باور و اعتقاد خودمان .


5- مراقبت از نفس به تنهایی کفایت نمیکند و خطر ابتلا همواره هست لذا به زیبایی بیان  می کند که ما قلب آنان را که تابع هوای نفس  خویش شدند غافل از یاد خود کردیم از آنان تبعیت مکن و اهتمام به صبر بورز


6- تبهکاری حاصل اطاعت از نفس است و هیچ تعارفی هم در بین نیست و به همین سادگی می توان تبهکار شد شاید اگر کسی به ما این حرف را می زد بسیار ناراحت می شدیم ولی کاملا روشن است که اطاعت از نفس و مخصوصا واژه زیبای غفلت از قلب خویش را بتوان با اطاعت از نفس مساوی دانست و آن شخص را تبهکار نامید .


7- غفلت قلب = اطاعت نفس را چه زیبا با ثروت دنیا گره زده و با آن قیاس نموده است به همین منوال است که زیاده خواهی از دنیا نه تنها آرامش دنیا را به همراه ندارد بلکه وبالی است بر گردن انسان که باید در این مواقع بسیار بسیار صبور بود تا بتوان به جاده اول زندگی بر گشت و از صفر دو باره شروع کرد و پیامبر خدا در عنفوان جوانی با ثروت حضرت خدیجه مشخص بود که چگونه رفتاری را خواهد داشت ولی این غفلت همیشگی است و در لغزش ها ایات نازله بر پیامبر نشان داد که دستگیری نموده است و حالا این (( حجت بالغه ))  خداوند در دستان ماست تا از لغزش ها جلو گیری نماید و با اتکال به خداوند بزرگ و همراهی رفیق که خضر راه است این مسیر طی شود و روشن گردد که (( الفقر فخری )) چگونه فقر افتخار انسان می گردد می گویند در قیامت به حساب فقرا قبل از هر کسی رسیدگی می شود و اغنیا آخرین کسانی هستند که برای وزر و وبالی که در دنیا حمل کردن به حسابشان رسیدگی می شود .


8- برایمان روشن گردید که خداوند چگونه راهنمایی می نماید کافی است بخوانی او را استجابت می کند و هر گونه نگرانی را نیز از میان بر میدارد خود وعده داده است (( ادعونی استجب لکم )) و نشانمان داد که چگونه این واژه ها به زیبایی کنار هم نشسته اند که اشراف = ظالمان و ثروتمندان = هواپرستان این یعنی اشرافیت با مدار ثروت متفاوت است و با هم فرق دارند نباید نگران داشتن ثروت بود بلکه مجاری خرج این ثروت را اگر شناختی آنگاه امیر نفس خویشی یعنی میتوان طبع اشرافی داشت هر چند که ثروت نداشته باشی و هم چنین می شود ثروتمند بود ولی هوا پرستی هم نکرد زیرا ظالم بودن کننده است و فاعل اما هوا پرستی را می تواند تبعیت از هوا و هوس داشت و می توان هم نداشت .


 موفق باشید و سر بلند خداوندا قلب ما را به نور قرآن مزین بفرما امین




  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: شنبه 87/3/4::: ساعت 12:11 صبح


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ