سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش تا همراه بردباری نگردد، نتیجه ندهد . [امام علی علیه السلام]
نُّورٌ عَلَى نُورٍ (یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء)

بسم الله الرحمن الرحیم


همیشه مقدمه موضوعی را نوشتن بعد از انتخاب آن موضوع بسیار سخت بوده چون می بایست مطلب را جامع و مانع نوشت تا بیانگر همه موضوعاتی باشه که بعدا نوشته خواهد شد تابتوان با خواندن مقدمه  همه مطالب را یکجا داشت 


 


پیدایش علم با خلقت انسان برابری میکند و همواره بشر در صدد آن بوده که  بفهمد و درک نماید ، اما باید بدانیم که تنها عامل علم کنجکاوی انسان بوده نسبت به جهان هستی و این کنجکاوی همواره در انسان از هر موجود زنده دیگری کاملتر و پایدار تر بوده است البته باید بدانیم که علم بر دو گونه است 1- علم واقع گرایانه که موجودیتهای حقیقی را درک میکند که قابل لمس  و رویت است ، مانند الکترون و ژن و همه پدیده های جهان هستی 2- علم ابزار گرایانه که همین واقعیتها را ابزار نظریه های خود قرار می دهد .


برخی اصول علمی و یا خود علم را ایمان و یا یک دین و عقیده می دانند و از طرفی میدانیم که علم و یا روشهای علمی نمی توانند به عنوان ایمان و یا عقیده ای و یا یک عقیده دینی در نظر گرفته شوند با این اوصاف .


توفیقی دست داده تا به اتفاق ، بتوانیم ازمقوله ای که کاملا درونی است تحقیق مجملی بعمل بیآوریم ، ثواب این کار از آن کسانی است که بی هراس با قرآن ارتباط بر قرار کرده و این نور افکن قوی و همواره روشن را فرا روی خویش برای طی مسیری که از بهشت عبور کرده و به (( او )) میرسد را انتخاب و خدایی مهربان و دوست داشتنی را برای خویش راهنما قرار دهند .


آیا حضور علم و آگاهی که نور مطلق است در زندگی انسان نکته تاریکی را خواهد گذاشت ؟ و یا با حضور مهربانانه آگاهی و دانایی همه جهالت و نادانی در یک سراشیبی تند و گذرا تعریفی از علم خواهند داشت ؟ شک نیست که دلی صاف باید داشت تا به کنه عشق و بیداری رسید و به همه کفر و شرک و نفاق خنده زد .


موجودی فهیم و همواره حاضر و دلسوز و مهربان و از همه مهمتر عاشق و شیفته که آموزگاری را شیوه راه خود داشته و سرپرستی بشر برای هدایت را به عهده گرفته همواره در کنار ماست ، او در میان ما ارزشی را به ودیعه قرار داده تا قدر شناسی را برای حضور پر نور او سر لوحه قرار دهیم .


علم که خود از جنس نور است هرگز با این بضاعت کم نمیتوانیم باور کنیم بتواند بار منفی داشته باشد  ، و خود علم بلایی گردد جانمانسوز و عاملی باشد برای جهالت و نادانی اما باید بدانیم  (((علم بی فروغ علم ضلالت و گمراهی است ))) علمی که متصل به خدا نباشد  ظلمت است ، باورمان این است که کتاب قرآن که همه نور الهی است بی حضور مبارک صاحبش در دل ما عامل هدایت نبوده چونکه سالیان دراز حضورش در میان ما بی وجود صاحبش در سر زمین دلمان نیز عامل هدایت نبوده است .


یاد گرفتیم که اول (( همسایه دیوار به دیوار خدا باشیم )) و محبت او را که بیشتر از محبت مادر است به فرزند ،  در دل به پرورانیم و آنگاه به ریسمان قرآن چنگ بیازیم و با او برویم  ، راه بی انتهایی را که به سر زمین درایت و آگاهی و دشتهای خرم و آباد (ادراک و فهم )منتهی می گردد ، و در ولایت و سر پرستی قرآن صاحب قرآن خود ابرویی گردد بر همه ندانسته هایمان و مشعلی فروزان گردد در دستان نجیب مردمانی که ره جویان حقیقت علمند .انشالله



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: شنبه 87/3/4::: ساعت 8:48 صبح

    به نام خدا


    در دسته بندی علم در آیات قرآن می شود به این  موارد هم توجه کرد .


    1- علومی که مختص به ذات پاک خداوند هستند و مختص خدا می باشد


    255بقره - 29 آل عمران - 97 مائده- 116مائده-59الانعام-9 ابراهیم - 38 ابراهیم - 85 الاسرا (علم روح ) 22-26کهف-52 طه -63 الاحزاب -11فاط-47فصلت- 85 زخرف ...


    2-علم به تنهایی سودی ندارد ( اگر چه شرط لازم هدایت است ولی شرط کافی نیست ) چه بسیار افراد صاحب علمی که در سخن خدا جدل کردند و به آن کفر وشرک داشتند .


    23 بقره - 42 بقره - 146 بقره- 188 بقره - 71 آل عمران - 49 مائده - 91ا نعام- 27 انفال- 78 توبه - 27 نحل - 35 شوری - 9 جاثیه ...


    3- عذاب عالمان بدکردار


    101-102بقره -120بقره- 145 بقره - 19 آل عمران - 49 مائده- ...


    4-مقام عالم ( کسانی که به این نعمت زینت یافتند )


    دسته ایی از آیات به طور مستقیم به پاداش عالمان اشاره دارد مثل 18 آل عمران- (شاهد) 162 نسائ( اجر عظیم ) - 43 رعد ( شاهد و گواه هستند )- 86 زخرف ( شفاعت )


    دسته ایی دیگر به پاداش غیر مستقیم علم اشاره می کنند . مثل 19 رعد -9 زمر ( متفاوت بودن عالمان وغیر عالمان )- 15 نحل (فضیلت ) - 25 نحل ( خضوع دیگران ) -32 دخان ( برگزیده شدن ).


    107 الاسراء ( علم خضوع وفروتنی می آورد ) -


    5- علم با حکمت متفاوت است


    129 بقره - 151 بقره - 251 بقره - 48 آل عمران - 110 مائده -  22 یوسف - 74الانبیاء- 14 قصص...


    6- برخی دانشها وعلوم به افراد خاص داده می شود ( رابطه علم و ایمان و تقوی یک رابطه دو سویه است )


    26-144-197-230بقره - 7 آل عمران - 83 نساء -12الاسراء- 54 حج- 52 نحل- 80 قصص- 28 فاطر


    7- علم توسط خدا به انسان (اعم از عادی یا خواص که منظور پیامبران و امامان هستند ) و ملائک آموزش داده شده


    31 بقره (علم السماء)- 31 بقره - 239- 282 بقره - 113 نساء- 4 مائده - 5یونس- 6-37-101یوسف (علم تعبیر خواب )78نحل- 79 -80-الانبیاء (علم زره ساختن ) 16 نمل (منطق الطیر )....


    8-نامحدو بودن علم ( ازآنجا که خدا نامحدود است علم نز به واسطه وجود خدا نا محدود است .


    76یوسف ...


    9- محدودیت علم انسان


     280 -184بقره- 41 توبه - 34-40 انفال- 46 هود- 21 یوسف- 39 انبیاء...118-169--157بقره- 157نساء- 104 مائده - 108-119-140-144-الانعام- 6-93-97-توبه- 55یونس- 24 الانبیاء- 13 قصص....70 نحل - 5 حج (علم انسان حتی کم هم می شود .


    10- علم به معنی امتحان


    143 بقره- 140-142-166-167- آل عمران - 94 مائده - 16 -43 توبه - 21 سبا...


    11-علم به معنی دانش ( ع- ل- م )


    247بقره- 61-66 آل عمران - 49 هود - 5 حج-36 الااسراء- 71 حج- 15 نور- 42 نحل- 78 قصص- 49 زمر...


    12- حجاب دنیا مانع دانستن است ( با برداشته شدن حجابها دانستن به طور کامل صورت خواهد گرفت )


    60-67-108-135الانعام-7 اعراف -39-93 هود- 39-55نحل-75 مریم-42 فرقان- 227 الشعراء...


    13-قرآن علم است


    52الاعراف- 93 یونس- 14 هود- 37 رعد- 52 ابراهیم - 6 سبا( که جز علومی است که صاحبان علم می دانند )


    13- علم خواص ( پیامبران - مومنین که ورای علم انسانهای عادی است )


    62-75-89الاعراف- 68-86یوسف- 65 کهف- 43 مریم ...


    14-عدم داشتن نعمت علم


    3-8  حج .....


    15- رابطه وجود نازنین صدیقه طاهره (س) با علم اکمل


    سوره مبارکه کوثر....


     


     





  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: شنبه 87/3/4::: ساعت 8:47 صبح

     به نام خدا
    فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن یُقْضَى إِلَیْکَ وَحْیُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِی عِلْماً (114) طه

    علم = چیره شدن در نبرد ؛ حد فاصل میان دو زمین کوه یا کوه دراز ؛ نشان ؛ پرچم و در نهایت دانستن حقیقت و چیزی را درک کردن

    واژه علم ازآن دسته واژههایی است که بسیار می توان در مورد آن بحث نمود . اینکه خداوند اولین آیاتی را که به حضرت رسول وحی می نمایند این است که بخوان به نام پروردگارت بخوان و خداوند سخن خود را با خواندن آغاز می نماید گویی سرچشمه خلقت خواندن و یاد گرفتن و علم آموزی است و این خواندن تنها با حضور خود اوست که معنا می یابد علم حقیقی نور است و براساس حدیث نبوی من عرف نفسه فقد عرف ربه ؛ علم نفس کلید همه علمها است و اما یکی از اولین تقسیم بندی های علم در معارف اسلامی تقسیم علم به علم حصولی و حضوری است

    علم حضوری علم مجردات به ذات خود است، مثل علم نفس به ذات خویش که در این حضور هیچ گونه واسطه ای قابل تصور نیست، زیرا هرگونه واسطه ای که فرض شود با حضور خویش برای نفس بیگانه است. به همین دلیل نه می توان آن را بدیهی خواند و نه کسبی. صدق و کذب و شک و تردید نیز در آن جای ندارد; عرفا علم حضوری را مقرون با کشف و شهود عرفانی   می دانند .ملاصدرا معتقد است که علم حصولی نیز سرانجام به علم حضوری بازمی گردد.و معتقد است اگر علم حضوری وجود نداشته باشد، علم حصولی نیز به هیچ وجه اعتبار نخواهد داشت. حصول تابع حضور است

    علم حصولی، اعتباری عقلی است که عقل ناگزیر از آن است و ماخوذ ازعلم حضوری است علم حصولی باید ادراک با مدرک مطابقت داشته باشد هر جا که معلوم انسان ماهیت باشد، علم وی علم حصولی محسوب می شود

    در پایان باید گفت حقیقت علم همانند حقیقت هستی چیزی جز نور و حضور نمی باشد وعلم چیزی جزحضوروجود بدون پرده نیست و بدون معرفت نفس و حضور خویش برای خویش به هیچوجه از نورعلم و حضور سخن نمی توان گفت. وکسی دارای ایمان حقیقی است که به مقام نورروح رسیده باشد. مومن حقیقی آن کسی است که عارف به خداست و این نوری است که خدای تعالی ازخود بردل مومن می افکند که بدان نورهمه چیز را درک می کند




  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: شنبه 87/3/4::: ساعت 8:46 صبح

       1   2   3   4   5   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ