به نام خدا
در روز تولد فخر زمین وزمان ، پیامبر جن وانس نوشتن در باب سوگندهای قرآن آغاز شد و در فرخنده میلاد فخر پیامبر به پایان رسید، واین نیست مگر اینکه مرضی خداوند در این نوشتار است که می پیمائیم راه نبوت وامامت را در سنگلاخ دنیا ، قلمتان به نور قرآن مزین ودلتان به مهر علی ( ع) وخاندانش روشن .
در باب سوگندهایی که خداوند به آفرینش خورده به طور اخص وکلیه قسم ها به طور اعم باید به چند نکنه توجه کرد
1- موارد سوگندها
2- علت سوگندها
در پست های گذشته به این دو نکته اشاره کردیم که عقل سلیم تائید می کند که الف - هر مورد سوگندی حتما چیز ارزشمندی است و ب - هیچ سوگندی بیان نمی شود مگر به دلیل امر مهمی. و از آنجا که این سوگندها از طرف خداوند بیان گردیده ارزش هر دو را دو چندان می کند ، ودر باب سوگندهای خداوند به آفرینش که تعداد آن کم نیست باید به این مهم برسیم که آفرینش ومخلوقات طبیعت در نزد خدا بسیار با ارزش هستند به قدری که خداوند سوگند به آنها یاد کرده است .
نکته جالب دیگری که در باب سوگندهای خداوند به آفرینش مورد توجه قرار می گیرد نوع قسم ها است ، خداوند متعال به یک مخلوق چندین بار سوگند خورده ولی کاملا متفاوت ، مثلا چندین بار به شب سوگند یاد کرده ولی یک بار به ابتدای شب که روشنی را می پوشاند و بار دیگر به انتهای آن واین نیست مگر خلقت شگفت انگیز این مخلوق که زمانهایش متفاوت است و ... سوگندهای متفاوت می طلبد .
و اما نکته بعد، هر سوگند به یک مخلوق رابطه کاملا مستقیم با علت قسم دارد و اینگونه نیست که خداوند به یک چیز قسم یاد کرده باشد که به علت سوگند ربطی ندارد مثلا در جائی که از قلم یاد می کند نبوت را اثبات می کند که رابطه بسیار نزدیکی با هم دارند یا در جائی که از شهر وبلاد پیامبر یاد می کند سیر آفرینش انسان را از ابتدا تا انتها بیان می کند تنها کمی تامل می طلبد یافتن این ارتباط زیبا .
با کمی تامل در سوگندهای قرآنی به این مهم پی می بریم که خداوند در این سوگندها به سه اصل مهم اشاره می کند .
1- اصل آفرینش در دنیا
2- اصل مهم قیامت
3- وسایل هدایت ( قرآن و پیامبران )
این سه مهم تقریبا در تمام قسمها وجود دارد ، این موارد که خلاصه آیات قسم است به ما یاد آوری می کند که دنیا و آخرت در یک خط طولی قرار دارند و جدا از هم نیستند ، این همه قسم به آفرینش در دنیا ، نشان از ارزشمند بودن حیات دنیوی دارد ولی با توجه به این نکته که این عوامل مهم انتها وهدف نیست بلکه گذر گاهی است بسیار زیبا و مهم برای رسیدن به دنیائی مهمتر، و برای این گذر توجه به وسایل شرط راه است .
فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ (15) الْجَوَارِ الْکُنَّسِ (16) وَاللَّیْلِ إِذَا عَسْعَسَ (17)
وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ (18) إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ (19) تکویر
نه نه سوگند به اختران گردان (15) [کز دیده] نهان شوند و از نو آیند (16) سوگند به شب چون پشت گرداند (17) سوگند به صبح چون دمیدن گیرد (18) که [قرآن] سخن فرشته بزرگوارى است (19)
آیات قسمهای آفرینش وعلت آن
سوگند به ستارگان - شب – صبح – برای بیان حقانیت قرآن ( ستارگان در ذات خود راهنما هستند در دل شب که تا رسیدن صبح انسان را از سرگردانی نجات می دهند کاری که قرآن نیز انجام می دهد ). تکویر
سوگند به شفق – شب – صبح برای اثبات قیامت ( تبدیل شب به روز و روز به شب تحول حالی به حال دیگر شدن است چیزی که عینا در قیامت اتفاق می افتد ) انشقاق
سوگند به آسمان دارای برج و روز موعود (قیامت ) برای اثبات حقانیت مومنین ( سیری زیبا از آسمان دنیا به بهشت قیامت ،از گذشتن مومنین از زمین ور سیدن به بهشت قیامت وسیری از دنیای بدکاران و رسیدن به جهنمی دائم و سوگند به برجهای آسمان که عظیم هستند ونادیدنی مثل قیامت ) بروج
...
وَالْفَجْرِ (1) وَلَیَالٍ عَشْرٍ (2)وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ (3) وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ (4) هَلْ فِی ذَلِکَ قَسَمٌ لِّذِی حِجْرٍ (5) فجر
سوگند به سپیدهدم (1) و به شبهاى دهگانه (2) و به جفت و تاق (3) و به شب وقتى سپرى شود (4) آیا در این براى خردمند [نیاز به] سوگندى [دیگر] است (5)
گویا خدا می دانست ما در انتهای سخن خود به چه ادله ائی نیاز داریم که آیات ابتدائی سوره فجر را نازل کرد ... وبرای ارزشمندی آفرینش همین آیات کافی است که خداوند پس از سوگند به سپیده دم و شب و فرد وزوج سوال می کند آیا اینها کافی نیست و آیا با این سوگندهای عظیم باز نیاز به سوگند دیگری است ؟
و ما پس از سیری کوتاه در آیات قسم های قرآنی سر تعظیم فرود می آوریم در برابر پروردگار حکیمی که به حق با تنها حرفی از حروف قرآن تصویری بی مثال از خلقت را در دنیا برابرچشمانمان گشود و پرده قیامت را به کناری زد تا ببینیم و بیاندیشیم و خود آگاه باشیم بر همه هستی .
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
جاریات: (ج الجاریة ) کشتی ، خورشید ( زیرا که از خاور به باختر میرود) ، کنیز یا دختر ( از این نظر که مرتب و چابکانه به این طرف و آن طرف می رود و می دود و کار میکند )
فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ 40
عَلَى أَن نُّبَدِّلَ خَیْرًا مِّنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ 41
هرگز] به پروردگار خاوران و باختران سوگند یاد مىکنم که ما تواناییم (40)
که به جاى آنان بهتر از ایشان را بیاوریم و بر ما پیشى نتوانند جست (41) معارج
برای رسیدن به این قسم باید قصه را از ابندا شروع کرد و سوره معارج را ازابتدا خواند ، علت قسم از یک سوال شروع می شود ، آن واقعه مهم ، در پست گذشته به طور مفصل در باب سوگند خداوند به قیامت و اهمیت آن پرداخته شد .
حرف قسم : و
قسم به : خداوند مشرقها و مغربها
علت قسم : که ما قادریم
که به جاى آنان بهتر از ایشان را بیاوریم و بر ما پیشى نتوانند جست
زبان حال انانی است که به روز قیامت کافر شدند ... در ایات سوره معارج به پارادوکس زیبائی برمی خوریم خداوند با اشاره به صفت بهشتیان به سرانجام دوزخیان می رسد که اینان در بهشتند وغیر اینان شایسته توجه نیستند و چگونه طمع به بهشت دارند ؟
ابتدا اتفاقهائی که در روز موعود می افتد بیان می گردد و وقتی بیم انسان به اوج خود رسید افرادی که در این روز هیچ ترسی ندارند توصیف می گردد و جز اینان همه را واگذار که : به بازی دنیا مشغول شوند
آینده : در رروزی که هیچ دوست صمیمی دوست خود را نمی شناسد از گورها به پا می خیزند و چشمها فرو افتاده است
چرا خدا به رب مشارق ومغارب برای بیان این موضوع اشاره کرده ؟
خدائی که مشرقها ومغربها را آفریده دنیائی با این وسعت که تا ابد بشر در فهم ان عاجز خواهد بود آیا برای تبدیل انسانی ذلیل به موجودی بهتر قادر نیست ؟ و چه زیبا خداوند با بیان تنها یک لا در ابتدای ایه عدم صداقت کافرین را بیان می کند که به خدا اعتقاد ویقین ندارند وآیا عذابی غیر از این بر کافران شایسته است ؟ اینان در طلب پیشی گرفتن بر خدا هستند خدائی که می دانند قادر است و با کفر خویش عملا ان را نفی می کنند و بیان قاطع خدا بر توانا بودن خود ونا توان بودن کافران .
نکات قابل توجه آیات
1- توانا بودن خداوند ، برای سندیت این موضوع اصل مهم مغرب ها و مشرق ها مورد سوگند می دهد که نشانه ائی است بر قدرت بی حد عظیم قادر، خدای همه آسمانها وزمینها .
2- توجه به وقایع قیامت که در نوع خود علاوه بر توجه انسان به این امر مهم نشانه توانمندی خداوند در ایجاد و انهدام همه هستی وبر پائی صحنه عظیم قیامت است .
3- تعریف قدرت و توانائی خدا، علاوه بر ایجاد آفرینش و برپائی قیامت این قدرت قدرتی است که هیچ کس وهیچ چیز رامجال سبقت بر ان نیست و اوست قادر مطلق ولاغیر وحال این قادر مطلق با بیان این نشانه ها در صدد هدایت انسان است در جائی که صفات کافران ومومنان را بیا ن می کند توجه ما را به هدایتی زیبا جلب می کند واین نیست مگر اینکه قدرتی با این بزرگی دوستمان دارد وبرای هدایت ما از هیچ نشانه و نمادی فرو گذار نکرده است فقط چشمی بینا وگوشی شنوا نیاز است تا در قیامتی عظیم چشمان ما از شرم حضور، افکنده نماند .
4- آیا شایسته نیست پس از این همه هدایت ونشانه آنانی که باز در کفر مانده اند به بازی دنیا سرگرم باشند ؟این یعنی انتهای هر انسان ، انسانی که قدرت عظیم پروردگار را ندیده و بر مهر بی حدش چشم بسته همان بهتر که به بازیچه دنیا مشغول شود تا دیگر هدایت نیابد وبماند در بی خردی ... ( عدل خدا )
سلام بر اهل هدایت
اگر خدا میخواست همه هدایت می شدند
ادامه عناوین هدایت
عناوین هدایت
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 10
کل بازدید :263637
بررسی آیات صبر در قرآن
بررسی آیات علم در قرآن
بررسی آیات عدل در قرآن
بررسی آیات اخلاص در قرآن
بررسی آیات قسم در قرآن
برسی آیات توکل در قرآن
بررسی آیات حق در قرآن
بررسی آیات هدایت در قرآن
متن قرآن
متن کامل قرآن
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل بیت
دانشنامه موضوعی قران
نمایش کامل قرآن با امکانات جستجو
دسترسی به قرآن
تفسیر المیزان
تفسیر نمونه
قرآن با دو ترجمه
قرآن-حافظ- مولوی-سعدی- شاهنمامه