سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هان! مبادا کسی که نمی داند، از فرا گرفتن شرم بدارد ؛ چرا که ارزش هرانسان، چیزی است که می داند . [امام علی علیه السلام]
نُّورٌ عَلَى نُورٍ (یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء)

بسم الله الرحمن الرحیم


 


میخواهیم از غضب یک برداشت مثبت داشته باشیم هر چند (( این خلاف عادت )) اثباتش بسیار سخت و نشدنی بنظر می رسد اما ، صبر ما را از بعضی نعمت های خداوندی که توسط غضب از ما دور می گردد را به دل و روح ما بر می گرداند و همین امر نقش اساسی و کلیدی (( صبر )) را حتی در غضب نشان می دهد که صفات منفی در انسان با حضور سبز و دل نشین صبر چنان زیبا نقش آفرینی می کند که در یک فرصت کوتاه و با دقتی که خداوند باید آنرا هدیه نماید از پایین ترین مراتب انسانی به مرحله صفر و آنگاه به بالا صعود و به مراتب بالای انسانی می رسد .


 


در بررسی آیات غضب که 20 مورد در قرآن از آن نامبرده شده است موارد عبرت آموزی وجود دارد که متذکر نکان ظریفی است که با ((خرج کردن از ابروی صبر)) بسیاری از غضب های خداوندی را می شود جلو گیری نمود تا آسیب های غضب دامن گیر نشود لذا در مقایسه با صفات به ظاهر منفی نیز با دیدی مثبت ومقایسه و بر داشتی خلاف عادت می توان به سر چشمه زلال صبررسید .


 


ریشه های غضب در یک نگاه اجمالی به قرار ذیل می تواند باشد و امید است با چشمان باریک بین و زیبانگر با این آیات به اهداف بلندمان که همانا مقایسه صبر با صفات است برسیم ، بیشترین ایت آیات در سوره های ( اعراف ) ، ( شوری ) و ( طه ) می باشد و توجه به معنای لغوی این آیات چشم انداز زیبایی در پیش روی انسان گشوده می شود و حکمت هایی از نور به انسان می رسد .


اعراف :: جایی بین دوزخ و بهشت


شوری :: کنکاش و مشورت


طه :: راه رفتن در زمین


 


این تعریف لغوی سه سوره فوق الذکر است توجه کنیم


((( در مسیر صبر با حوصله و کنکاش از بی برنامگی و سر در گمی بیرون  خواهیم آمد )))


 


**((اموری که غضب خدا را شامل می شود ))**


 


1- کفر ورزیدن به آیات و نشانه های خداوندی


2- کشتن پیامبران و معصومین خدا به نا حق که این امر همارگی است


3- کافر شدن بر پیامبران که رسولان بر حق خدا هستند


4- مهر ذلت بر دل خود زدن


5- بی یار و یاور ماندن و کمک حالی نداشتن


6- به قتل رساندن انسان مومن و دور شدن از رحمت خداوندی و تشبیه این انسانها به خوک ومیمون و انحراف از راه راست که مورد غضب خداوندی است


7- جانشینی انسان برای پیامبر خویش که غیر از این واقع شدن غضب است


8- مخالفت با فرامین خداوندی


9- کناره گیری از میدان مبارزه که شامل غضب خداست


10- پذیرش کفر بدون بودن اجبار برای این کار


11- ندانستن قدر نعمتهای خداوندی که شامل غضب می گردد


12- لجاجت و پا فشاری های بی دلیل


13- طرح دوستی با کسانی که مورد غضب خداوند هستند


 


در چنین شرایطی اگر صبر وجود داشته باشد غضب خداوند فرو کش می کند(( غلبه بر غضب پرورش اندیشه است))لذا صبر مانند یک قطب مثبت در انسان است و غضب به عنوان قطب منفی که اگر غضب در مسیر صبر قرار بگیرد نیروی نهفته ای در جهت انجام بسیاری از کار ها قرار می گیرد و با جلوه پیدا کردن صبر هر دو قطب مثبت و منفی در مسیر حق خواهند بود .


 


صبر باعث می شود که صفات بد در انسان ماهیت خودشان را تغییر بدهند و به صفت دیگری تبدیل شوند .


 


اما مهم است که بدانیم صبر ماهیت واحد دارد لذا دچار کم و زیاد نمی شود و ظرفیت وجودی هر انسانی صبر را تعریف می کند برای همان انسان ، پس صبر پیامبر با صبر یک انسان عادی به ظرفیت وجودیشان بستگی دارد پس اگر ظرفیت را بالا ببریم برای صبر آنگاه (( هدایت )) را هدیه می کنند و مسئولیتها نمایان می گردد و این همان نعمت عظمایی است که باید دنبالش باشیم .


 


ماحصل غضب یک عمل بیرونی است هر چند از نیت درونی نشات می گیرد و تا اعتقاد به این عمل در بیرون نباشد غضبی اتفاق نمی افتد این نشاندهنده این است که تمام این اعمال و رفتار در سر منشاء خیر خودشان باید ایجاد آرامش بدون ترس ، آسودگی ، اعتماد به نفس و آسایش زندگی را داشته باشند و اینها تعریفی زیبا از ((( ایمان ))) است و اگر صبر در کنار غضب ما را به اطمینان و اعتماد برساند تکامل ایمان انسان اتفاق قشنگی است که خواهد افتاد لذا ( ایمان ) نیز به نوبه خود


((  رکن مستحکمی از هستی است  ))




  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: جمعه 87/3/3::: ساعت 11:54 عصر

    هو العلیم


     


    فاصبر لحکم ربک و لا تکن کصاحب الحوت اذ نادی و هو مکظوم


    در برابر فرمان پروردگارت صابر باش و چون صاحب ماهی نباش که با دلی پر اندوه ندا داد


                                                                                              ( سوره قلم آیه 48 )


    خداوند در این آیه نیز چون آیات دیگر انسان را دعوت به صبر می نماید . از نکات مهمی که می توان در این آیه بدان اشاره نمود :


    حکم : قضاوت " نظر " رأی


    در برابر رأی و نظر پروردگارت صبور باش چرا که حکم از حکمت می آید پس دستوری که خداوند صادر می نماید از روی علم و آگاهی است پس باید در برابر آن صبوری به خرج داد و دانست که حتما حکمتی در آن است .


    صاحب حوت : حضرت یونس (ع)


    آب نماد حکمت و علم و روشنائی است ماهی نیز حیوانی است که بیشترین مقدار تغذیه اش از آب است و به عبارتی در حکمت شناور است . خداوند در این آیه حضرت یونس را با عنوان صاحب حوت می خواند یعنی کسی که صاحب علم و آگاهی است ودر علم الهی شناور است


    نادی : صدا " آواز بلند وقت اذان


    به طور کلی خداوند در این آیه به این نکته اشاره می کند که در بابر آنچه به تو می رسد صبور باش و فکر نکن چون به درجه ای از علم رسیده ای باید در برابر هر آنچه به تو می رسد اعتراض کنی که این نتیچه ای جز پشیمان شدن ندارد . انسان عالم نه تنها نباید صدایش را بلند کند بلکه از درون خویش هم نباید چیزی بر خلاف حکم خداوند بخواهد چرا که این مستوجب عقوبت است .


     


                        بار ا لها در کنار مقام عالم بودن ما را به مقام صابرین برسان .





  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: جمعه 87/3/3::: ساعت 11:53 عصر

    به نام خدا


     

    ارتباط صبر با ایمان


     

     در نوشته های گذشته به این نکته اشاره شد که صبر بی ایمان مفهموم صبر را نمی رساند و تحمل نام دارد  ، به بیان دیگر صبر بی ایمان وجود ندارد و دراین نوشته به این نکته خواهیم رسید که ایمان بی صبر هم وجود نخواهد داشت ، این دو دارای رابطه   دو سویه با هم هستند اما این رابطه چگونه است ؟ در ابندا به معنی لغوی ایمان اشاره می کنیم :


     

    امن : آرامش یافت و نترسید ،آرامش یافتن بدون بیم ،ایمن بودن از عذاب خداوندی در شب مثل زلزله ،آسودگی ، آسایش خیال در اقدامات وانجام کارهای دشوار ، اعتماد به نفس، حفظ نظم و رعایت انتظامات واحترام به قانون ، بی بیم شدن ، بی ترسی ، اطمینان


     

    ایمان : گرویدن ، عقیده داشتن ، برکت ، قسم ، سوگند


     

    ایمان بر دو نوع است : 1- ایمان به ظاهر که همان اقرار است 2- ایمان در باطن که تصدیق به قلب وعمل به جوارح است


     

    برطبق تعریف فوق از ایمان ، ایمان عقیده کلی هر انسانی را تشکیل می دهد در واقع انسانها برای رسیدن به کمال ایمانشان در طول زندگی تلاش می کنند ، ایمان هدف زیبای تلاش هر انسانی است ، اما این هدف وکلیت موردر بحث خود تشکیل شده از زیر ساختهای متفاوت که همه انها در کنار هم تشکیل ایمان را می دهد در واقع خیام ایمان هر انسان دارای ستونهای محکم و استواری است که ایمان بر آن استوار شده و ایستادگی ایمان به استواری و پایداری ستونهایش است ، آنچه قرآن از نشانه های مومن نام برده تعریفی است از ستونهای ایمان در اسلام ، صبر ، شکر ، توکل ، تسلیم ، نماز ، جهاد ، هجرت و...


     

     الَّذِینَ صَبَرُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ (59)  عنکبوت


     

    یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ (153)‏  بقره


     

    وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنکُمْ وَالصَّابِرِینَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَکُمْ (31)  محمد


     

    الصَّابِرِینَ وَالصَّادِقِینَ وَالْقَانِتِینَ وَالْمُنفِقِینَ وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالأَسْحَارِ (17) آل عمران


     

    ما برآن نیستیم تا ارجحیت این ستونها را بر هم بیان کنیم زیرا هنوز برای رسیدن به این مهم راهی به اندازه غور و بررسی همه وا ژه های قرآنی در پیش رو داریم اما با بررسی انجام شده به این نتیجه رسیدیم که صبر بسان ستونی محکم برای حفظ ایمان انسان ضروری است و هر چه این ستون محکمتر باشد خیام ایمان محکمتر خواهد بود ، نبود هر کدام از این ستونها ایمان را متزلزل می سازد ، گاه مردمانی به ظاهر با ایمان وبا صبر اندک یافت می شوند ایمان آنان بر ستونی ناپایدار بنا شده که هر آن امکان فرو ریختن آن وجود دارد ، با این مثال ارتباط همه صفات حسنه انسان با یکدیگر نیز معلوم می شود که برای رسیدن به ایمان حقه و کمال مطلوب باید سعی شود تمام این صفت ها در وجود آدمی استوار شود تا به ایمان حقیقی نزدیک شویم .


     

    اما صبر علاوه بر نقش فوق که ذکر شد ، نقش بسیار اساسی در ایمان دارد ، از تعریف ایمان به این نتیجه رسیدیم که ایمان باید انسان را به وادی زیبای آسایش وامنیت سوق دهد ، انسان با ایمان از هیچ چیز جز وجود یگانه خدا خوفی به دل راه نمی دهد ،


     

    وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ (34) وَمَا یُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا وَمَا یُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ (35) فصلت


     

     رسیدن به آسایش وامنیت عین ایمان است و هیچ صفتی چون صبر قادر به رساندن انسان به این امنیت نیست ، در یک نگاه کوتاه در می یابیم تعریف ایمان کاملا منطبق بر کلمه صبر است ، انسانی به امنیت وآسایش حقیقی می رسد که در سایه صبر یک زیر ساخت مستحکم ساخته ، وبا توکل بر پروردگار به صبر در همه امور رسیده ، انسان صابر به امنیت می رسد ودر سایه امنیت سعی در استوار ساختن همه ستونهای ایمان می کند از این روست که پیامبر اکرم(ص) صبررا سر ایمان می داند 


     

    الصبر من الایمان بمنزله الراس من الجسد. صبر نسبت به ایمان چون سر نسبت به تن است .پیامبر اکرم (ص)


     

     که سر نشانه تعقل است و انسان تنها در سایه صبر فرصت تفکر می یابد



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: جمعه 87/3/3::: ساعت 11:52 عصر

    <   <<   11   12   13   14      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ