سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دنیا را براى جز دنیا آفریده‏اند نه براى دنیا و راهگذارى است به جهان فردا . [نهج البلاغه]
نُّورٌ عَلَى نُورٍ (یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء)

بسم الله الّرحمن الّرحیم

  آیه 88 سوره هود :

قَالَ یَا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِن کُنتُ عَلَىَ بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّی وَرَزَقَنِی مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَمَا أُرِیدُ أَنْ أُخَالِفَکُمْ إِلَى مَا أَنْهَاکُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِیدُ إِلاَّ الإِصْلاَحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِیقِی إِلاَّ بِاللّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ (88 )  

گفت اى قوم من بیندیشید اگر از جانب پروردگارم دلیل روشنى داشته باشم و او از سوى خود روزى نیکویى به من داده باشد [آیا باز هم از پرستش او دست بردارم] من نمى‏خواهم در آنچه شما را از آن باز مى‏دارم با شما مخالفت کنم [و خود مرتکب آن شوم] من قصدى جز اصلاح [جامعه] تا آنجا که بتوانم ندارم و توفیق من جز به [یارى] خدا نیست بر او توکل کرده‏ام و به سوى او بازمى‏گردم (88)

 

بینه :  واضح شد چیزی معلوم شد

تبین :  در آن تامل و دقت کرد بررسی کرد دقت و کنجکاوی کرد

رزق :  هر چیزى که موجودى را در بقاى حیاتش کمک نماید روزی

توفیق:  توفیق از نظر لغوى به معناى موافق گردانیدن اسباب، کارسازى و تأیید الهى به طوری که خداوند اسباب را طورى فراهم می کند که بنده  بسوى عمل صالح کشیده می شود

 

در این آیه مرحله به مرحله راههای نزدیک شدن به خداوند بیان شده اول اینکه تفکر کنیم در آنچه در اطراف ما رخ می دهد که تفکر بالاترین نعمتی است که خداوند به انسان بخشیده و این تفکر مرز جدایی انسان از حیوان می باشد دوم اینکه قدردان نعمتهای الهی باشیم و در حق کسی که رزق ما را می دهد شکر گزار باشیم چرا که هر آنچه ما به دست می آوریم نه از تلاش خودمان بلکه از نگاه خالقمان به ماست که ما خود به تنهایی هیچ نیستیم و در این میان سپاسگزاری و شکر گزاری از نعمتهای الهی کمترین کاری است که یک انسان می تواند نسبت به خالق خود داشته باشد .و با زبانی واضح و روشن می فرماید هیچ گاه کسی را که در حق شما خوبی کرده از یاد نبرید . پس وای بر ما که خالقمان را که خوبی را بر ما تمام کرده از یاد می بریم و تکیه گاهمان به دیگری است .

در ادامه خداوند به این نکته اشاره می کند که تنها کسی می تواند راهبر شما باشد که خود به آن راه اعتقاد داشته باشد و به قولی خود مرتکب خطا نشده باشد . پس نشانه صدق رسولان الهى اینست که چیزى از پیش خود نمى گویند و خود بدانچه می گویند عمل مى کنند.و آمر به معروف و ناهى از منکر باید قبل از دیگران، خودش اهل عمل باشد

 

نکته جالب و در خور تامل این آیه این است که رسول گرامی موفقیت در این راه را تنها با توکل به خداوند میسر می دانند و براى رسیدن به هدف خود تنها از خدا توفیق مى طلبد و براى انجام رسالت خود، و رسیدن به این هدف بزرگ تنها بر خداوند تکیه مى کند ولی نکته مهم تر آن است که توکّل زمانى نتیجه‏بخش است که در کنارِ تلاش باشد .

 

 

 

  



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: سه شنبه 87/9/26::: ساعت 12:13 عصر

     

    بسم الله الرحمن الرحیم

     فَتَوَکلْ عَلى اللَّهِ إِنَّک عَلى الْحَقِّ الْمُبِینِ(79)

    پس بر خدا توکل کن که تو بر طریقه حق آشکار هستى

     جملات ساده اند اما با معنایی ژرف که اعجاز کلام حق را با تمثیلی روان اما مهم و تفکربرانگیزمهمان روح تشنه انسان میکنند چقدر حساب شده و عمیق روح زلال پیامبررا آرام میکند حقا که سرچشمه هدایت و رحمت و آرامش است و راه زندگی درست و فکر و اندیشه درست را به روح مستعد و پذیرا ارزانی میدارد  ... پس بر خدا توکل کن که تو بر طریقه حق آشکار هستى تو فقط مى توانى سخن خود را به گوش کسانى برسانى که آماده پذیرش ایمان به آیات ما هستند و در برابر حق تسلیمند .... روح خاضع و خاشع و حق طلب مخاطب و یاور توست زندگانی که ذات پاک و صالح دارند یابی تاب و بیقرار در جستجویش هستند چرا؟ (چون روحشان در حسرت تلنگریست که جانشان را از سرگردانی  و بی قراری برهاند اینانند که ظاهر و باطنشان در برابر حق تسلیم میشود وراه روشن و مبین حق را انتخاب میکنند وبا عشق و توکل پیوندشان را با خدا و بندگانش ومرگ و معاد محکم میکنند )

     

     إِنَّک لا تُسمِعُ الْمَوْتى وَ لا تُسمِعُ الصمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ(80)

    تو نمى توانى سخنت را به گوش مردگان برسانى و نمى توانى کران را هنگامى که روى بر مى گردانند و پشت مى کنند صدا کنى !

     نباشیم از زمره اینان که به دلیل عدم توجه به نشانه های خداوندی از روی عمد، نداشتن عقیده یا حتی داشتن ایمان سست ،اصرار بر انجام اعمال قبیح ،گناه وخصوصیات اخلاقی ناپسند و عدم درک و باور دیار باقی (هم چشم دلشان کور میشود وهم چشم ظاهرشان وجلوه زیبایی های حق را نمیبینند( نمى توانى کوران را از گمراهى برهانى )  وهیچ ازطنین شور انگیز و روح نوازکلامش نمیشنوند) ، همیشه در نیّت، عقیده، گفتاروعمل خیانت پیشه وریاکار و فاسدند،از حق و حقیقت روی گردانند وضربات مهلک ضعف ایمان در وجودشان ثمره ای جزسرگردانی وگمراهی وحیرانی همیشگی ندارد و از ارزشها و حقایق رویگردان و فراری هستند و در منجلاب گمراهی دست و پا میزنند و احمقانه  و دلخوشانه به لحظه لحظه های زندگی تهی ازارزششان لبخند میزنند  

     بر خدا توکل کن

    سرمایه ایمان و توکل بصیرتی است که صاحب حق به بندگانش ارزانی میدارد و چشم و گوش دل و ظاهرشان را بینا و شنوا میکند

    بصیرت قلب عطیه گرانقدر خداوند است به ارواحی که که در صدف وجودشان درّ رفیع القدر ایمان را مینشانند و زیر قطرات ناب باران توکل روح و جانشان را خالص و پاک میکنند و با جان و دل در برابر آن قادر متعال سرتسلیم و تعظیم فرود می آورند و اینچنین دعا میکنند : پروردگارا به من الهام کن که نعمتت را که بر من و پدر و مادرم ارزانی داشته ای سپاسگزاری کنم و اینکه کار شایسته ای که آنرا میپسندی ،انجام دهم،و مرا به رحمت خود در زمره بندگان شایسته ات وارد کن .......... (وارد شدن در زمره صالحان و پاکانی که قلبی بصیر دارند مقامیست بالاتر ازعمل صالح)عمل صالح در سایه ایمان و تسلیم استوار(= توکل )مقدمه ایست برای جلب رضای یگانه بی همتا تا ذات و وجود ما به برکت نور ایمان و انجام اعمال نیک و به رحمت خداوند ، مطهر و صالح گردد .

     

    الهی به حق کلام عظیمت و بحق همین روزهای عزیز وعظیم المنزله، حتی لحظه ای در زمره کوردلان پر ادعا و کردلان متحیر و سرگردان نباشیم ...

     

     

     



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: پنج شنبه 87/9/21::: ساعت 11:0 صبح

    بسم الله الّرحمن الّرحیم

    آیات 84 و 85 سوره یونس

    وَقَالَ مُوسَى‏ یَاقَوْمِ إِن کُنتُمْ آمَنتُم بِاللَّهِ فَعَلَیْهِ تَوَکَّلُوا إِن کُنتُم مُسْلِمِینَ (84)

    فَقَالُوا عَلَى اللَّهِ تَوَکَّلْنَا رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ (85)

    موسى گفت اى قوم من اگر به خدا ایمان آورده‏اید و اگر اهل تسلیمید بر او توکل کنید (84)

    پس گفتند بر خدا توکل کردیم پروردگارا ما را براى قوم ستمگر [وسیله] آزمایش قرار مده (85)

    واژگان:

    فتنه :  آشوب ، بلا ، شّر ، سختی ، رسوایی  ، گمراهی ، سیاه ، تیره و تاریک

    ظالم :  ستمگر ، بی رحم ، سنگدل ، مردم آزار ، چرک دندانها ، نان پهن شده ، تاریکی ،

     زمین بی علامت و نشان ، ابر نازک

    امن :  بی ترسی ، اطمینان ، آسایش ، آرامش قلب ، به او اعتماد کرد ، او را امین دانست ،

     امین و مورد اعتماد ، آرایش یافت و نترسید ،آرامش یافته و بی بیم ،

     آرامش و اطمینان پس از ترس ، آرامش نفس و آسایش خیال در اقدامات و انجام کارهای دشوار ،

     اعتماد به نفس ، امنیت داخلی ، حفظ نظم در رعایت انتظامات و قاتون

    تسلیم :  دست بر داشتن از چیزی و سپردن آن به دیگری ، واگذار کردن سند و قباله به صاحبش ،

     پیمانی که نیروی نظامی با دشمن منعقد می کند برای تسلیم کردن خود و آتش بس ،

     باز گرداندن مجرمین سیاسی به کشور ، اطاعت کردن ، فرمانبرداری از خدا

     

    از آیه 84 سوره یونس چنین بر میاید که به دو شکل می توان متوکل به خداوند بودن را به نمایش گذاشت 

    1-     باید دید چقدر ایمان ما به خداوند مستحکم است و چقدر ما بی چون و چرا در مقابل خداوند تسلیم هستیم و

     آنگاه ادعای متوکل بودن را داشته باشیم

    2- حال اگر ما ایمان به خدا آوردیم کفایت میکند که ادعای متوکل بودن را هم داشته باشیم ؟

    و بگوییم که تسلیم رضای خداوند هستیم ؟

     

    میدانیم که در آیات دیگری از قرآن گفته شده که نگید ایمان آوردیم بلکه بگویید  اسلام آورده

     و یا تسلیم هستیم در این مورد بخصوص چه میتوان گفت ؟ بنظر می رسد اگرشرایط تسلیم

    را بررسی بکنیم به مسائل ارزنده ای دست خواهیم یافت و برای شرایط تسلیم به سه گزینه زیر توجه کنید .

    1-     تسلیم از روی اجبار باشد که در آیات زیادی داریم که هیچ اکراهی در دین نیست

    2-     تسلیم با رضایت شخص توام باشد

    3-  تسلیم نه از روی اجبار و نه رضایت باشد

     

    در مورد گزینه  اول می توان نوشت : وقتی صفات همگی بالقوه در وجود ما هستند این پذیرش از روی اجبار

     باید یا از بی ایمانی فرد سر چشمه گرفته باشد و یا اینکه در خواستهای شخصی و یا مطامع دنیایی برای

     این نوع پذیرش دخیل باشد که درهرصورت می توان با صراحت گفت که توکلی در کار نیست و

     شخص فقط به ادعا میتواند بیان کند که متوکل به خداوند است .

     در مورد گزینه دوم می توان نوشت : وقتی علم و آگاهی همراه با ایمان می گردد انتخاب خوب و مناسبی است برای

     این نوع رضایت ، و پر واضح است که این نوع رضایت با سعادت انسان همراه است .

     در مورد گزینه سوم می توان نوشت : در این نوع رضایتمندی توفیقی است اجباری پیش آمده برای انسان و در

     این مقطع فقط تیز هوشی شخص را می طلبد که از این فرصت بدست آمده چگونه استفاده کند چنانچه شرایط برای

     آن شخص درک شود استفاده بهینه نموده و اگر هم درک نشود این توفیق اجباری بدست آمده از دست خواهد رفت

     و معمولا هم چنین است که چون این نوع فرصت مفت و مجانی بدست آمده قدر دانی از آن به سهل انگاری

     واگذار می شود و انجام نمی پذیرد .

    پس هوشیاری وعالم بودن تلنگری است بر ما که مراقب از دست رفتن فرصت ها در زندگی باشیم ،

    من خود به شخصه ایمان دارم که چنین فرصتهایی در زندگی شخصی من بوده و فرصت سوزیی که از طرف من

    اتفاق افتاده مرا به پاسخگویی نزد پروردگار فرا میخواند .

     استغفار و توکل تنها دست آویزی است که من را از فرصت سوزی باز خواهد داشت انشالله شاهد این

     مثال در آیه دوم یعنی ایه 85 سوره یونس تجلی می کند تا جایی که وقتی از فرصتها استفاده نکردیم بقدری

     خداوند حقیرانه به انسان می نگرد که او را اسباب و وسایل آزمایش ستمگران قرار می دهد و

     مورد مصداق (( ظالم )) به انسان تعلق می گیرد مقام و منزلت توکل برای رهایی از این عذاب خداوند به

     زیبایی جلوه گری می نماید و باید به راستی گفت کدام عقل سلیمی می پذیرد که این چنین کودکانه رفتار نماید

     که همه توفیقات از او سلب شود .

     

    چقدر زیباست درک این موضوع :

     

    (( انسان متوکل هرگز تائب نخواهد بود زیرا وکالتش را به خدا واگذار نموده است ))

     



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: سه شنبه 87/9/12::: ساعت 2:40 عصر

    <      1   2   3   4   5   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ