به نام خدا
جایگاه آب
حرکت جزء لاینفک آب است ،بودن وزندگی آب وابسته به حرکت آن است و زندگی همه موجودات وابسته به آب .
آب در حرکت عرضی خود زمین را سیر می کند و در این حرکت باعث آبادانی زمین ومناطق مختلف آ ن می شود ، اما علاوه بر حرکت فوق آب را را حرکتی دیگر است در طول ،آب بر اثر تغییرات مختلفی که بر آن وارد می آید رو به سوی آسمان می نهد وپس از سیر آسمان به سوی زمین باز می گردد ، اما علت این سیر طولی چیست ؟
وآیا جایگاه اصلی آب زمین است ؟
در پاسخ به پرسش اول با توجه به ایه 57 سوره اعراف می توانیم به پاسخ دست پیدا کنیم،
وَهُوَ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَاباً ثِقَالاً سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَّیِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ کَذَلِکَ نُخْرِجُ الْموْتَى لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ (57)
در این آیه خداوند به چگونگی تشکیل باران اشاره دارد ومی فرماید ((بادها بشارت ابرها است وابرها سبب ریزش باران ))از وزش باد قطرات آب موجود در هوا به یکدیگر نزدیک شده ابر به وجود می آید وابرها مولد باران می شوند .
ابرها به امر خدا از ناحیه ایی به ناحیه دیگر می رود تا وظیفه آب رسانی وزنده کردن زمین های مرده را انجام دهند ، همان وظیفه ایی که آبهای روان ومایع بر روی زمین بر عهده دارند اما از آنجا که ابرها با سرعت بیشتری طی طریق می کند رساندن آب به ناحیه خشک ومرده به شکل سریعتر وبه صورت اورژانس انجام می گیرد وبا وجود ابرها همه مناطق زمین به نسبت صاحب آب و آبادانی می شود .
البته این علت یکی از علل رفت وآمد آب در فاصله بین زمین وآسمان است .
در پاسخ به پرسش جایگاه آب کجاست ؟آسمان یا زمین ؟
هنگامی که آب بخار می شود وبه سوی آسمان می رود در آسمان چه تغییراتی رخ می دهد ؟شاید آب در طول حرکت خود وانجام وظایف سنگین خود دچار مشکلات ومعضلاتی ( آلودگیهایی ) می شود که نیاز دارد به سوی آسمان رود ودر آنجا تصفیه شود یا انرژی ونیرو بگیرد ویا ... و در آسمان حتما چیزی هست که آب نیازمند رفتن به آنجا است از آیه 22 سوره بقره
الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الأَرْضَ فِرَاشاً وَالسَّمَاء بِنَاء وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَّکُمْ فَلاَ تَجْعَلُواْ لِلّهِ أَندَاداً وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ (22)
می توان به این نتیجه رسید که جایگاه اصلی واولیه آب ، نه زمین که آسمان است وتنها برای انجام ماموریت وخیر دهی به زمین میاید وپس ازمدتی که باید به آسما ن بر می گردد ، این ماموریت که توسط آب انجام می شود شامل الطاف الهی مثل باران رحمت وهم شامل عذاب الهی مانند سیل است .
مصداق سیر آب بین زمین وآ سمان وجایگاه واقعی آب که آسمانها است، پیامبران خدا وائمه معصومین هستند ، جایگاه این بزرگواران برتر از زمین خاکی است واینان تنها برای انجام وظیفه محوله از جانب پروردگار وانجام مسئولیت زندگی بخشیدن به زمین می بارند وپس از مدتی به جایگاه اولیه خود باز می گردد ودر طول انجام وظیفه خود هرگاه خسته از ناملایمات روزگار می شوند بر آسمان چشم می دوزند واز جانب پروردگار بر نیرو وانرژی آنان افزوده می شود تا توان ونیروی تازه ایی برای انجام وظایف خود یابند .
از اینجا بیشتر به علت نام گذاری حضرت ولی عصر به ماء المعین پی می بریم .
به نام آنکه جان را فکرت آموخت
با تشکر از زحمات بی شائبه دوستان در به سر انجام رساندن معقول و منطقی واژه آب که قطعا ادامه خواهد داشت ، و همه بر داشتهایی که تا کنون از ترجمه و تفسیر و نظرات شخصی با استعانت از خداوند مهربان که همواره لطفش شامل ما بوده.
اگر سوره هایی که آیات آب در آنها بکار رفته معنای سوره را با واژه آب در نظر بگیریم مفاهیم زیبایی رابطه مند خواهیم یافت که با بضاعت اندکمان به بعضی از این معانی اشاره مینماییم و امید مرحمت از درگاه خالق یگانه مهربان را داریم .
معانی سوره ها در ارتباط با آب :
انفال = ثروتهای عمومی ، غنیمت ، بهره و هبه
بهترین معنا در این رابطه همانا هبه است که خداوند بدون منت آب را برای ما ارزانی داشته و هبه نموده است
اعراف = جایی میان دوزخ و بهشت
نزول آب از آسمان به زمین بوده و نفوذ آن به اعماق زمین که توده مذاب زمین وجود دارد و این تعبیر در مورد آب صادق است
یونس = نامی پیامبری است
جالب است بدانیم که این پیامبر بیشتر عمر خود را در شکم ماهی در دریا و در آب گذارنیده
انعام = بخششی از بزرگتر به کوچکتر ، به کسی چیزی را از راه نیکو دادن
با توجه به هر دو معنا می بینیم که آب این هدیه الهی به نیکویی به ما بخشیده شده و از نوع بخشندگی عام خداوند است که همه بشریت بصورت یکسان از آن بهره مند می شوند
هود = به معنای کوهان شتر ، بازگشت کننده
با در نظر گرفتن کوهان شتر برای ذخیره آب در این حیوان در بیابانهای خشک و اهمیت حیاتی آب و هم چنین باز گشت آب همواره به جهان هستی
نساء = زنان ، زن
باید گفت رحمت وجود زن مانند آب در همه هستی و زندگی بشری جریان دارد و اگر این موجودیت شناخته نشود در واقع آب این عنصر هستی بخش نیز شناخته نمی شود به تعبیر دیگر جهان ، هستی خویش را مدیون زن و هم چنین طبیعت به آب است
ابراهیم = نام پیامبر خلیل
داستان هجرت این پیامبر و آب و بنای خانه کعبه و از همه مهم تر دویدن هاجر برای پیدا کردن آب برای اسماعیل فرزندش و چشمه زمزم از شاهکارهای این اسم است با آب
کهف = غار ، عار بزرگ در کوه ، پناهگاه
جریانهای زیر زمینی آب در غار ها تا رسیدن به سطح زمین و اینکه خداوند آب را مامن و پناهگاه محکمی برای انسان قرار داده است
فرقان= جدا کردن، آنچه که حق را از باطل جدا کند
از مهم ترین ویژگیهای آب این است که جدا کننده پاکی از نا پاکی چه درونی و چه بیرونی می باشد کمی دقت کنیم ؟
نمل = مورچه
سخت کوشی این حیوان با جثه کوچک زبان زد بوده و از آن شهره ای ساخته بنام و هم چنین سخت کوشی آب برای جریان داشتن و هم چنین قطرات ریز باران که با باریدن از آسمان نیروی عظیمی را به همراه خواهد داشت مانند آن حیوان کوچک
جن= گل و شکوفه ، کوچود خیالی و غیر مریی
دو مظهر زیبایی در جهان همواره از رویش خود صورت زیبایی به هستی بخشیده اند که این رویش فقط با آب میسر است
به نام یگانه خالق هستی بخش
آیات 22و 23 سوره مبارکه حجر:
"و ارسلنا الریاح لواقح فانزلنا من السماء ماء فاسقینا کموه و ما انتم له بخازنین"
" و انا لنحن نحیی و نمیت و نحن الوارثون"
ما بادها را برای تلقیح (ابرها و بهم پیوستن و بارور ساختن آنها) فرستادیم، و از آسمان آبی نازل کردیم با آن (شما،نباتات و حیوانات شما را)سیراب ساختیم، در حالی که شما توانائی حفظ و نگهداری آن را نداشتید.
مائیم که زنده میکنیم و میمیرانیم و وارث (همه جهان) ما هستیم.
این آیات به دنبال بیان قسمتی از اسرار آفرینش و نعمتهای خدا در آیات گذشته، مانند آفرینش زمین، کوهها، گیاهان، وسائل زندگی است. در نخستین آیه مورد بحث به وزش بادها و نقش مؤثر آنها در نزول بارانها اشاره کرده میگوید: ما بادها را فرستادیم در حالی که بارور کنندهاند (قطعات ابر را به هم میپیوندند و بارور میسازند) (و ارسلنا الریاح لواقح).
و به دنبال آن از آسمان آبی فرو فرستادیم (فانزلنا من السماء ماء).
و بوسیله آن همه شما را سیراب کردیم (فاسقینا کموه).
در حالی که شما توانائی بر حفظ و نگهداری آن نداشتید (و ما انتم له بخازنین).
لواقح جمع لاقح به معنی بارور کننده است، و در اینجا اشاره به بادهائی است که قطعات ابر را به هم پیوند میدهد، و آنها را آماده باران میسازد.
گرچه بعضی از دانشمندان معاصر خواستهاند این آیه را اشاره به تلقیح گیاهان بوسیله بادها و گردافشانی بگیرند: و از این راه به یکی از مسائلی علمی که در عصر نزول قرآن مورد توجه جوامع بشری نبود تفسیر کنند، و از دلائل اعجاز علمی قرآن بشمارند، ولی در عین قبول این واقعیت که وزش بادها اثر عمیقی در جابجا کردن گردههای نطفه نر و بارور ساختن گیاهان دارند نمیتوان آیه فوق را اشاره به آن دانست.
چرا که بعد از این کلمه بلافاصله، نازل شدن باران از آسمان (آنهم با فاء تفریع) آمده است، که نشان میدهد تلقیح کردن بادها مقدمهای برای نزول باران است.
به هر حال تعبیر فوق از زیباترین تعبیراتی است در مورد ابرها و تولد باران از آنها ممکن است گفته شود.
ابرها را به مادران و پدرانی تشبیه کرده که به کمک بادها آمیزش میکنند و باردار میشوند و فرزندان خود، دانههای باران، را به زمین مینهند.
ما انتم له بخازنین (شما توانائی حفظ و ذخیره کردن این آبها را ندارید) ممکن است اشاره به ذخیره کردن آب باران قبل از نزولش باشد، یعنی شما نمیتوانید این ابرها که منابع اصلی بارانند در اختیار بگیرید، و نیز ممکن است اشاره به ذخیره کردن باران بعد از نزولش باشد، یعنی شما نمیتوانید حتی بعد از نزول باران آنرا بمقدار زیاد گرد آوری و حفظ کنید، این خدا است که از طریق منجمد ساختن آنها در قله کوهها به صورت برف و یخ، و یا فرستادن آنها به اعماق زمین که بعدا به صورت چشمهها و کاریزها و چاهها ظاهر میشوند، آنها را گردآوری و ذخیره میکند.
سپس به معاد و مقدمات آن اشاره کرده، میگوید: مائیم که زنده میکنیم و مائیم که میمیرانیم (و انا لنحن نحیی و نمیت).
و وارث همه روی زمین و تمام این جهان مائیم (و نحن الوارثون).
اشاره به مساله حیات و مرگ که در واقع مهمترین و قطعیترین مسائل است هم میتواند مقدمه برای بحث معاد باشد و هم تکمیلی برای بحث توحید، چرا که پدیده حیات شگرفترین پدیده عالم هستی است، و بررسی این پدیده به خوبی میتواند ما را به آفریننده حیات آشنا سازد، اصولا نظام مرگ و زندگی نظامی است که بدون اتکاء بر یک قدرت و علم بی پایان امکان پذیر نیست.
از سوی دیگر وجود مرگ و زندگی خود دلیل بر این است که موجودات این عالم از خود چیزی ندارد و هر چه دارند از ناحیه دیگری است، و سرانجام وارث همه آنها خدا است!
در نهایت یک سئوال:
آیا پردهبرداری قرآن از «آمیزش و لقاح» در ابرها و گیاهان یک اعجاز علمی است؟
هر چند بشر از دیرباز میدانسته که در برخی گیاهان ـ مانندخرما ـ اگر گروههای نر آنان را به گیاه ماده برساند محصول بدست میآید؛ ولی این اطلاعات محدود به چند گیاه خاص بود، تا اینکه لینه (1778 ـ 1707م) طبیعی دان سوئدی در قرن 18 م قانون «زوجیت عمومی در گیاهان» را کشف کرد.
در مورد باران نیز باید گفت: بشر اطلاعاتی از کیفیت نزول آن نداشت تا اینکه در سالهای اخیر با پیشرفت در رشتههایی چون هواشناسی، به مسئلهی تلقیح ابرها پیبردند. و حتی بحث از باران مصنوعی پیش آمد. در اینجا بود که دانشمندان متوجه نقش عجیب بادها در زایا شدن ابرها شدند.
بحث قرآنی (اسرار علمی)
آیهی 22 سورهی حجر، در این موضوع، نقش محوری را دارد که خداوند میفرماید:
«وَأَرْسَلْنَا الرِّیَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّماءِ مَاءً...»
«و بادها را باردار کننده فرستادیم و از آسمان آبی نازل کردیم.»
در مورد این آیه سه نظر وجود دارد:
الف: منظور لقاح گیاهان است:
برخی نویسندگان ضمن تقسیم عوامل لقاح در گیاهان به رئیسی (مثل حشرات) و غیر رئیسی (مثل آب، انسان و ...) نقش بادها را در این زمینه مهم ارزیابی کرده و میگویند: «علم کشف کرده که مهمترین گیاهان خشکی و آبی، بوسیلهی باد تلقیح میشوند، از این روست که قرآن از میان عوامل لقاح، باد را ذکر کرده است.»
ب: منظور لقاح ابرهاست:
برخی دانشمندان بر این باورند که حتی وجود بخار آب در هوا و اشباع هوا و یا حتی تقطیر آن در سطوح بالایی جوّ، برای ریزش باران کافی نیست زیرا ممکن است با وجود اشباع، تقطیر نشود و یا اینکه قطرات آنقدر ریز باشند که معلق بمانند و نبارند؛ بلکه شرط سومی نیز ضرورت دارد که آن، «بارورشدن»، یا «عمل لقاح» است.
به این ترتیب که:
باد، ذرات نامرئی نمک را از دریا با خود میآورد تا به همراه قطرات ریز آب، نطفههای جذب کننده و آماس کننده را تشکیل دهد و سرانجام با تلاطم و تصادم بادها به هم بپیوندند، رفته رفته درشت شده و سقوط کنند.
همچنین تودههای ابر، در اثر اصطکاک با عوارض زمین و اجسام معلق در باد، دارای بارهای الکتریکی مخالف میشوند که تخلیهی آن ـ رعد و برق ـ باعث یونیزه شدن هوا و تشکیل اُزن میگردد که به پیوستن و درست شدن باران کمک فراوان مینماید.
ج: منظور لقاح ابرها و گیاهان است:
برخی دیگر از دانشمندان و صاحب نظران انحصار آیه در یکی از دو معنای فوق را رد میکنند. و میگویند: اگر چه قسمت دوم آیه بوسیله «فاء» که یکی از موارد کاربردش نتیجهگیری است به قسمت اول ربط داده شده است ـ بادها را زایا کننده فرستادیم «پس» نازل کردیم ... ـ ولی منظور آن فقط لقاح ابرها نیست بلکه قسمت اول آیه، یک فرمول کلی را ارائه میدهد چه در گیاهان و چه در ابرها؛ و قسمت دوم (از آسمان آبی نازل کردیم) یکی از موارد و نمونههای آن است.
موارد مشابه دیگری نیز در قرآن وجود دارد مثلاً در حالی که تنها فایده نزول باران، روییدن گیاهان نیست؛ میفرماید: «فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن کُلِّ الَّثمَرَاتِ»: «پس بوسیلهی آن آب را نازل کردیم «پس» بوسیلهی آن بیرون آوردیم از زمین تمام ثمرات را».
نتیجهگیری:
* قسمت اول آیه قاعدهی کلی است، و قسمت دوم یک نمونه و مصداق از آن است پس آیه میتواند هم لقاح در گیاهان و هم ابرها را شامل شود.
*آیه فوق میتواند چیزی فراتر از ابر و گیاه را شامل شود. که ممکن است در آینده، علم از آن پرده برداری کند.
* اشارهی علمی قرآن به پدیدهی «لقاح در ابرها»، میتواند «اعجاز علمی» به شمار آید چرا که این مسئله تا سالهای اخیر برای بشر مشخص نشده بود.
ولی در مورد گیاهان، از آنجا که بشر از گرده افشانی گیاهان ـ هر چند محدود ـ اطلاع داشته است با یک درجه تنزّل جزء «شگفتیهای علمی قرآن» به حساب میآید نه «اعجاز علمی».
سلام بر اهل هدایت
اگر خدا میخواست همه هدایت می شدند
ادامه عناوین هدایت
عناوین هدایت
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 26
کل بازدید :263717
بررسی آیات صبر در قرآن
بررسی آیات علم در قرآن
بررسی آیات عدل در قرآن
بررسی آیات اخلاص در قرآن
بررسی آیات قسم در قرآن
برسی آیات توکل در قرآن
بررسی آیات حق در قرآن
بررسی آیات هدایت در قرآن
متن قرآن
متن کامل قرآن
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل بیت
دانشنامه موضوعی قران
نمایش کامل قرآن با امکانات جستجو
دسترسی به قرآن
تفسیر المیزان
تفسیر نمونه
قرآن با دو ترجمه
قرآن-حافظ- مولوی-سعدی- شاهنمامه