سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردی از قبیله خثعم نزد رسول خدا آمد و گفت : «منفورترین کار نزد خداوند چیست ؟».فرمود : «شرک ورزیدن به خداوند» .پرسید : «پس از آن چیست ؟».فرمود : «بُریدن از خویشان» .پرسید : «پس از آن چیست ؟».فرمود : «امر به منکر و نهی از معروف» . [.عبداللّه بن محمّد ـ به نقل از امام صادق علیه السلام ـ]
نُّورٌ عَلَى نُورٍ (یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء)

بسم الله الرحمن الرحیم

خلق آفرینش به حق

 

خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لِّلْمُؤْمِنِینَ(44)

خداوند آسمانها و زمین را به حق آفرید قطعا در این [آفرینش]براى مؤمنان عبرتى است (44) عنکبوت

أَوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُّسَمًّى وَإِنَّ کَثِیرًا مِّنَ النَّاسِ بِلِقَاء رَبِّهِمْ لَکَافِرُونَ(8)

یا در خودشان به تفکر نپرداخته‏اند خداوند آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است جز به حق و تا هنگامى معین نیافریده است و [با این همه]بسیارى از مردم لقاى پروردگارشان را سخت منکرند (8)روم

خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَى النَّهَارِ وَیُکَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّیْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ(5)

آسمانها و زمین را به حق آفرید شب را به روز درمى‏پیچد و روز را به شب درمى‏پیچد و آفتاب و ماه را تسخیر کرد هر کدام تا مدتى معین روانند آگاه باش که او همان شکست ناپذیر آمرزنده است (5) زمر

مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ (39)

آنها را جز به حق نیافریده‏ایم لیکن بیشترشان نمى‏دانند (39) دخان

وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَلِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ (22)

و خدا آسمانها و زمین را به حق آفریده است و تا هر کسى به [موجب]آنچه به دست آورده پاداش یابد و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت (22) جاثیه

مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُّسَمًّى وَالَّذِینَ کَفَرُوا عَمَّا أُنذِرُوا مُعْرِضُونَ (3)

ما]آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است جز به حق و [تا] زمانى معین نیافریدیم و کسانى که کافر شده‏اند از آنچه هشدار داده شده‏اند رویگردانند (3) احقاف

وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءهُمْ هَذَا سِحْرٌ مُّبِینٌ (7)

و چون آیات روشن ما بر ایشان خوانده شود آنان که چون حقیقت به سویشان آمد منکر آن شدند گفتند این سحرى آشکار است (7) احقاف

فَوَرَبِّ السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنطِقُونَ (23)

پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که واقعا او حق است همان گونه که خود شما سخن مى‏گویید (23) ذاریات

خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَصَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ وَإِلَیْهِ الْمَصِیرُ (3)

آسمانها و زمین را به حق آفرید و شما را صورتگرى کرد و صورتهایتان را نیکوآراست و فرجام به سوى اوست (3)

تغابن

آفرینش خلقت به حق

خلق در لغت دارای دو معناست:

   معنای مصدری یعنی آفریدن و آفرینش،

. نکته مشترک در تمام این آیات اشاره به خلقت آسمانها و زمین است و بر این نکته تاکید شده است که جهان هدفدار و حق مدار است نه بازیچه و بى‏هدف و آسمان و زمین و آنچه در میان آندوست، بیهوده آفریده نشده است و همه آنها به حق آفریده شده است .مقصود از آسمان و زمین، جهان هستى است و منظور از چیزهایى که بین آن دو است نعمتهاى الهى در طبیعت و موجودات زنده است.خداوند بلند مرتبه از همان ابتدای خلقت هدف از خلقت خود را بر حق بنا گذاشته است و جهان را آفریده است تا موجودى شریف و با کرامت همچون انسان در آن پرورش یابد و راه کمال و سعادت را بپوید و حق را بر باطل پیروز گرداند.برپایى آسمان و آرامش زمین براى انسان و در راه خدمت به اوست

از دیدگاه وحى، همه هستى تسبیح گوى ذات او هستند و مشغول عبادت،عبادت هم جزو اهداف آفرینش است

 آفرینش نوعى احسان و فیض است از جانب خدا نسبت به مخلوقات؛هدف غایى از آفرینش انسان، تکامل و وصول به رحمت الهى است و افرادى مىتوانند از این رحمت و فیض الهى استفاده کنند که به نهایت درجه تکامل رسیده باشند

خدا آسمانها و زمین را به حق و عدل آفرید و پیامد آفرینش به حق آن است که در وراى این جهان، جهانى دیگر باشد که موجودات در آنجا جاوید بمانند، و پیامد آفرینش به عدل آن است که هر شخصى براساس دست آورد خود، پاداش و کیفرى را ببیند که سزاوار آن است

این آیات تذکری است بر آنچه ما فراموش کرده ایم

جمع‏بندى و نتیجه‏گیرى:

 

از آیات مربوط به اهداف خلقت جهان استفاده مى‏شود که:

اولاً جهان بى‏هدف و بیهوده و بازیچه آفریده نشده است.

ثانیاً جهان براساس حق آفریده شده و هدفدار است.

ثالثاً نعمت‏هاى جهان براى خدمت به انسان‏هاى شایسته آفریده شده است تا از آن‏ها در راه کمال و سعادت و دانش‏افزایى خود استفاده کند.

 

رابعاً غایت و نهایت جهان برپایى رستاخیز و نظام عدل است تا هر کس به جزاى عمل خویش برسد.

 

نتیجه اینکه:جهان هستى با هدف خدمتگزارى به بشریت برپا شده است و این جهان در مسیر حرکت خویش، نهایت و غایتى به نام معاد دارد، که عدالت کامل در آنجا اجرا مى‏شود.

 و این پیامد حقانیت جهان و عدالتى است که جهان براساس آن‏ها پایه‏گذارى شده است

 روزها فکر من این است و همه شب سخنم

که چرا غافل از احوال دل خویشتنم‏

ز کــــجا آمـــده‏ام آمـــدنم بهر چـه بود

به کجـا مى‏روم آخـر ننمایى وطنم[1]

 



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: یکشنبه 89/4/27::: ساعت 11:31 صبح

    به نام خدا

    لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْیَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِن شَاء اللَّهُ آمِنِینَ مُحَلِّقِینَ رُؤُوسَکُمْ وَمُقَصِّرِینَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَلِکَ فَتْحًا قَرِیبًا 27  فتح

    حقا خدا رؤیاى پیامبر خود را تحقق بخشید [که دیده بود] شما بدون شک به خواست‏خدا در حالى که سر تراشیده و موى [و ناخن] کوتاه کرده‏اید با خاطرى آسوده در مسجد الحرام درخواهید آمد خدا آنچه را که نمى‏دانستید دانست و غیر از این پیروزى نزدیکى [براى شما] قرار داد

    از این آیه ما سه موضوع بسیار مهم را می توانیم  به دست آوریم و بر روی آنها به دقت نفکر نمائیم

    1-اولین مطلب رویای حق (صادقه ) پیامبر است که طبق این آیه و نص صریح قرآن خوابها می توانند صادق باشند واز آینده خبر دهند

     2- موضوع دوم شک وتردید است که مومنان زمان پیامبر به این گفته و تعبیر خواب پیامبر داشتند زیرا این خواب بعد از یک سال تعبیر شد و باعث شد عده ایی در گفته پیامبر شک کنند در حالی که خداوند در سوره نجم می فرماید پیامبر تمام سخنانشان بر طبق وحی خداوند است

    3- و مطلب سوم ارتباط حق و حج است .

    در موضوع اول ( خواب حق ) لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْیَا بِالْحَقِّ یک توجه بسیار مهم لازم است صورت بگیرد که در اینجا خواب صادقه پیامبر مد نظر بود و این حقانیت خاص است نه عام ،خواب و تعبیر رویای صادقه با این دقت و حقیقیت در رویای پیامبر اتفاق افتاده و منظور از این نوشته  خوابهای انسانهای دیگر نیست ، توقعی غیراز این هم نمی شود داشت ، انسانی که تا این حد خود را تزکیه کرده حتی رویاهایش هم صادقه باشد ،  هر چه ما در طلب این نوع خوابها هستیم باید شبیه تر به پیامبر شویم ،واین برای همه انسانها ممکن است رخ دهد و یک امر نسبی است یعنی هر کس به فراخور ایمان وبازگشت به فطرت خود می تواند از این شیوه ارتباطی سود برد ... موضوع مهمی که باید به آن توجه شود این است که می توانیم بگوییم خواب نیز یک شیوه از رساندن پیام  خداوند بر پیامبر بوده یعنی ارتباط خداوند با انسان ( که پیامبر نیز انسانی مانند ما بودند ) بوسیله خواب ممکن است صورت بپذیرد، خداوند همان طور که در سوره بقره فرموده هرگز ابا ندارد به پشه ایی مثال زند وهمین طور ابا ندارد مساله ایی را نه به وحی جبرئیل بلکه در قالب  خواب به پیامبر بگوید، از آنجا که هیچ کار خداوند بی حکمت نیست حتما در این مهم نیز حکمتی بوده که شاید یکی ،اعتما د به  خوابهای انسانهای مومن  است، ویکی آزمایش مومنان زمان پیامبربرای اعتماد به گفته پیامبرکه دراینجا میرسیم به موضوع دوم  که همان شک اطرافیان پیامبر به گفته ایشان بود زمانی که پیامبر این خواب را دیدند مکه در دست کفار بود و فتح ان در مدت یک سال غریب به نظر میرسید برای همین خیلی از افراد شک کردند، دلها لغزید و نجواها اغاز شد همانند جنگ بدر که خداوند می فرمایند نزدیک بود ایمانتان سست شود ... این مومنان که اینقدر به پیامبر نزدیک بودند دچار شک شدند و اگر نبود اتفاقی که به تعبیر انجامید شاید حتی از ایمان برمی گشتند ولی خداوند به داد ایمان آنها رسید ، شک وتردید در دین ممکن است برای هر کسی رخ دهد شک به قرآن که خداوند خود به این موضوع اشاره کرده است ، شک به پیامبر شک به معاد و شک به کلیه اصول دین ولی یک مهم وجود دارد و اینکه باید به حق به این شک نگریست وقتی انسانی به حق به این شکها بنگرد ودر پی پاسخ حقی آن برآید خدواند به داد او میرسد و شک به یقین تبدیل می شود ولی اگر این شک برای بستن راه خداوند صورت گیرد و برای عداوت با دین، خداوند مهر بر دل وگوش وچشم انان میزند که نه تنها هدایت نشوند بلکه حتی قرآن باعث می شود بر گمراهیشان افزوده شود .

    و موضوع سوم حقانیت حج است در فروع دین اسلام ، حج نیز چون رویای صادقه ای است برای هر انسان نرفته به این فریضه قبل از تشرف به حج و تعبیر آن برای هر مومنی نقش بیسار دارد در ایمان او ، مومنان موفق کسانی هستند که این رویا را به تعبیر زیبایش برسانند وبرای همه زندگی به ان جامعیت ببخشند حج مانند فروع دیگر نیست ماندد یک مهمانی رو در رو است با خد ا و حاجی از حج برگشته تا مدتها شرمنده حسن و جمال خداوندی است ،و این جمال را در خانه ای متجلی می بنید که حکم سنبلیک دارد،ولی یک واقعیت انکار نا پذیراست ،تاثیرات عمیق این سفر با همه سفر های انسان متفاوت است حتی متفاوت تر از سفر آخرت هر انسانی ،چون در سفر آخرت انسان مجالی ندارد ولی اینجا فرصت مناسبی به او داده میشود  که دگر گون شود ،این اصل کاراست  و اصل این سفر، این سفر مقدمات خاص خود را دارد

    که باید به آن  رسید : این اجازه را خود انسان فقط می تواند  درک کند، چرا ؟؟؟؟؟چون این سفر حق هر انسانی است ،کسی با یک میلیون تومان مستطیع برای این سفر می شود  ،ولی یکی هم با میلیونها تومان ثروت حتی مستطیع برای این سفر نمی شود   پس اجابت این حق را هم خود انسان رقم می زند

     



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: جمعه 89/4/11::: ساعت 5:15 عصر

    بسم الله الرّحمن الرّحیم

    آیات : 27 مائده ، 44 اعراف ، 45 هود ، 79 هود                                                                                                  

    وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَاناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قَالَ إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ (27)

    و داستان دو پسر آدم را به درستى بر ایشان بخوان ، هنگامى که[ هر یک از آن دو، ]قربانیى پیش داشتند .پس ، از یکى از آن دو پذیرفته شد و از دیگرى پذیرفته نشد[ .قابیل ]گفت> :حتما تو را خواهم کشت[ <.هابیل ]گفت> :خدا فقط از تقواپیشگان مى پذیردو داستان دو پسر آدم را به درستى بر ایشان بخوان ، هنگامى که[ هر یک از آن دو، ]قربانیى پیش داشتند .پس ، از یکى

    وَنَادَى‏ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنَا مَاوَعَدَنَا رَبُّنَا حَقّاً فَهَلْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقّاً قَالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَن لَعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ (44)

     بهشتیان ، دوزخیان را آواز مى دهند که> :ما آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود درست یافتیم ، آیا شما[ نیز ]آنچه را پروردگارتان وعده کرده بود راست و درست یافتید؟ <مى گویند> :آرى <.پس آوازدهنده اى میان آنان آواز درمى دهد که> :لعنت خدا بر ستمکاران باد.

     

                           

    واژگان :                                                                                                                                                           

    اتل : تلاوت کن

    نباء : خبر مهم

    قربان : قربانی ، هر عمل صالحی که موجب تقرب خدا شود

    نرید : آنچه می خواهیم

    نادی : صدا کردن ، ندا دادن به خدا ( ندا همواره در حالت استیصال است )

    اذّن : اعلام کرد ، آواز داد

     

    کلمه وتل را ( در اول آیه 27 سوره مائده ( در نظر داشته باشیم که  به پیامبر دستور داده می شود که تلاوت کن و بخوان این آیات ما را این امر به  تلاوت کردن به منزله این است که خداوند به پیامبر فرمان می دهد که برو و برای ((مردم بخوان و بگو)) به این جمله معترضه دقت کنیم  (( رابطه ای عمیق و دوست داشتنی که بین کلام خدا برای نزول وحی و مردم هست همانا  جان شریف و منزه پیامبر گرامی اسلام  می باشد )) و باید بدانیم که این پاکیزگی روح پیامبر باعث نزول وحی بر جان پیامبر می شود واین رابطه بر قرار می گردد لذا (هر چه جان انسان پاک ترو شریف تر شود ارتباط آن با قرآن مستحکم تر می شود) و این رابطه (پاکیزه ترین رابطه هستی است برای بیان پاک ترین کلام هستی )که همانا کلام حق قرآن است  .

    اما نکته مهم این است که خداوند در آیه واژه (( نباء )) را بکار برده و نباء یعنی خبری مهم در این جا این پرسش پیش میاید که این خبر مهم چیست ؟ آیا (( قربانی )) باید بدانیم که معنای متعددی برای قربانی هست از جمله اینکه گفته می شود قربانی یعنی  ( هر عمل صالحی که موجب تقرب به خدا شود ) باید دید که این عمل صالح که یه واژه کلی است                                  

    چقدر شامل همه رفتارهای شایسته انسان می گردد ، و انسان چگونه باید همواره این جان خویش را به مسلخ عشق خداوندی ببرد تا شامل عمل صالح گردد که در این آیه شریفه خداوند آن را بعنوان نباء بکار برده است ، البته باید گفت حق هم همین است برای تقرب به خداوند . آیا این خبر و مژده بزرگی برای انسان نیست ؟ .

    بنظرم همین یک آیه برای ادای حق خداوندی که بر گردن انسان است کفایت میکند که ما انسان شایسته ای باشیم در جهت کسب رضایت خداوند آنگاه خواهید دید که خدا این انسان را با چه بوق و کرنایی به همه جهانیان می شناساند بر همین اساس است که پیامبر توانسته است از یه شبه جزیره کوچک ( دین جهانی ) خویش را به تمام دنیا صادر نماید و معرفی کند و عجیب اینکه همه دنیای آن روز پذیرای آن شوند حال می توان قضاوت کرد آیا این خبر یه خبر کوچکی است ؟ .

    عظمت آیات قرآن چون گوهر شب چراغی همه تاریکی های جهان هستی را نمایان می کند و حق شنیدن این اخبار  روشن الهی نصیب انسانی است که پاکی روح دارد 

    در آیه 44 اعراف تایید اهل بهشت و جهنم از همدیگر برای وعده های حق خداوندی است که هر دو طرف نیز تایید نموده و بر آن صحه می گذارند

    در ایه 45 هود نیز وعده حق خدا برای هلاکت فرزند حضرت نوح است و این حق بودن وعده خداوند را با توجه به پیامبرش حضرت نوح نشان میدهد

    در آیه 79 هود نیز عمل زشت قوم لوط است که عذاب خداوند را وعده حق خود می نمایاند         

      



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: یکشنبه 89/3/16::: ساعت 6:6 عصر

    <      1   2   3   4   5   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ