سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر مستحبات واجبات را زیان رساند بنده را به خدا نزدیک نگرداند . [نهج البلاغه]
نُّورٌ عَلَى نُورٍ (یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

آیات : 151 انعام ، 146 اعراف ، 13 توبه ، 82 یونس ، 14 رعد ، 15 و 25 فصلت

آیات منتخب : 151 انعام ، 146 اعراف ، 13 توبه

أَلاَ تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَّکَثُواْ أَیْمَانَهُمْ وَهَمُّواْ بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَؤُوکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن کُنتُم مُّؤُمِنِینَ    ? 13 ?چرا با گروهى که سوگندهاى خود را شکستند و بر آن شدند که فرستاده[ خدا ]را بیرون کنند، و آنان بودند که نخستین بار[ جنگ را ]با شما آغاز کردند، نمى جنگید؟ آیا از آنان مى ترسید؟ با اینکه اگر مومنید خدا سزاوارتر است که از او بترسید.

سَأَصْرِفُ عَنْ آیَاتِیَ الَّذِینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَإِن یَرَوْاْ کُلَّ آیَةٍ لاَّ یُؤْمِنُواْ بِهَا وَإِن یَرَوْاْ سَبِیلَ الرُّشْدِ لاَ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلاً وَإِن یَرَوْاْ سَبِیلَ الْغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلاً ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَکَانُواْ عَنْهَا غَافِلِینَ    ? 146 ? به زودى کسانى را که در زمین ، بناحق تکبر مى ورزند، از آیاتم رویگردان سازم[ به طورى که ]اگر هر نشانه اى را[ از قدرت من ]بنگرند، بدان ایمان نیاورند، و اگر راه صواب را ببینند آن را برنگزینند، و اگر راه گمراهى را ببینند آن را راه خود قرار دهند .این بدان سبب است که آنان آیات ما را دروغ انگاشته و غفلت ورزیدند.

 

واژگان :

تعالو : اسم فعل است از ریشه فعل هم ساخته شده به معنای بیایید ، بالا بیایید

املاق : تنگدستی ، فقر ، تملق نیز از این ریشه است که از شدت فقر چاپلوسی کند

وصّی : وصیت کرد ، سفارش نمود

اصرف : منصرف میکنم ، بر می گردانم

سبیل الرشد : هدایت ، راه حق

الغّی : گمراهی ، راه باطل

نکثو : پیمان شکستند ، نقض کردند ، به هم زدن

همّو : قصد کردن ، تصمیم گرفتند

بدو : آغاز کردند ، شروع نمودند

با بر شمردن بعضی از رفتارها و کردار های زشت و نا پسند و نشان دادن قباحت این نوع اعمال به این نتیجه مهم خواهیم رسید که غفلت از توجه به قرآن چنین مصیبت بزرگی را بر سر انسان خواهد آورد و این بی تفاوتی هر انسانی را به راههای انحراف و کفر خواهد کشاند که آنها را یک به یک بر می شماریم و زیانهای ناشی از این نوع تفکر را در زندگی حتی روزمره خواهیم دید ، تجربه این نوع تفکرات را به کرات در زندگی خود دیده و آزموده ایم ولی هرگز به آن ایمان نیاورده ایم ، و این اولین و بارز ترین غفلتی است که هر یک از ما در معرض آن قرار گرفته و تا کنون نیز چاره ای نیاندیشیده ایم زیرا به حضور پر رنگ و اثر گذار قرآن در زندگی روزمره نرسیده ایم که اعتراف به این معنا با ر بزرگی را از دوش ما بر داشته و نیات ما را شفاف تر نموده و راههای تلاش برای برون رفت از این بحران خود به خود با انس با قرآن آشکار گردیده و غفلت از حق که همانا در کلام خدا متجلی است هویدا می شود .

در سه آیه منتخب و ایات دیگری تحت همین عنوان می توانیم مطالب ذیل را با طیب خاطر بیان نموده و پاره ای از این خطرات را بر شماریم و در رفع آن با راهکارهای عملی و کاربردی تلاش و کوشش نموده و هیچیک از این اعمال را سبک نشمرده و به حقیقت و عمق مطالب دقت کنیم تا جان مایه سخن را خوب بشناسیم و اما مباحث مطرح در این میان عبارتند از

1-      شکستن توبه و پیمان

2-      راندن پیامبر از خویش

3-      اعلان جنگ چه بطور علنی و قلبی با پیامبر

4-      شریک قرار دادن برای خدا و پیامبر

5-      دعوت نمودن کافران بخدا که جز گمراهی نصیبی ندارند

6-      کشتن اولاد و زنده بگور کردن از ترس مرگ ( که هنوز هم در اشکال مختلفی انجام میشود )

7-      کشتن انسانها با توجه به اینکه ریختن خون آنها حرام است

8-      تکبر ورزیدن در مقابل خدا

9-      انکار ایات الهی

که به اختصار پیرامون هر یک توضیحی برای روشن شدن آن خواهیم داد با این توجه که هریک از این خطرات که بر شمردیم خود به تنهایی برای ویران کردن قومی کافی است .

اما باید در نظر داشت از نسیان و فراموش کردن قرآن در جوامع بشری همه این رذایل اخلاقی را برای فرد و جامعه به ارمغان خواهد اورد ، البته لازم است که توجه داشته باشیم که تمام این خصایص به دین خاص و معینی اختصاص ندارد که گفته شود فقط اسلام این چنین است برای مثال شکستن پیمان و یا کشتن انسانها و یا اولاد خویش انکار نمودن و بطور کل همه این خصایص در هر دین و یا هر نوع تفکر و طرز فکری زشت و تقبیح شده است و پر واضح است که فطرت زلال هر انسانی این معانی را درک می نماید و مسلم است که باید از این نوع مسائل دوری گزیند ، و به عبارت ساده تر و عمیق تر اینکه شناخت خوب و بد هر یک از این اعمالی که نام برده شد نیاز به توضیح و تشریح نداشته و ندارد و تنها کاری که برای دور شدن از این مسائل نام می برد همانا انس با قرآن است ، که هم زیبایی های روح و روان را میتوان شناخت و هم به عمق زشتی این اعمال پی برد و نکته قابل توجه اینکه ما را به تعقل و تدبر در کتاب دعوت می نماید زیرا همه این پلیدی ها را در این کتاب بیان نمده است .

اندک تعمقی در آیات خدا و این کتاب جاودانه ما را به جایی می رساند که اصلا برای رسیدن به جایگاه والای انسانیت نیاز به طی نمودن راههای دست نیافتنی برای هرکس چون عرفان و اخلاق نبوده و بلکه می بینیم که با همین یک راه ساده چون تعقل و احسان به والدین به سر منزل مقصود خواهد رساند انشالله .

 



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: چهارشنبه 88/6/18::: ساعت 3:14 عصر

    بسم الله الرّحمن الرّحیم

    آیات : 62 آل عمران ، 5 و 93 انعام ، 13 و 21 کهف ، 35 یونس ، 34 مریم ، 3 قصص ، 47 رم ، 3 سجده ، 43 و 48 سباء ، 24 فاطر ، 30 و 34 احقاف

    آیات منتخب : 93 انعام ، 24 فاطر ، 35 یونس

      وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ کَذِبًا أَوْ قَالَ أُوْحِیَ إِلَیَّ وَلَمْ یُوحَ إِلَیْهِ شَیْءٌ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثْلَ مَا أَنَزلَ اللّهُ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِی غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلآئِکَةُ بَاسِطُواْ أَیْدِیهِمْ أَخْرِجُواْ أَنفُسَکُمُ الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا کُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَیْرَ الْحَقِّ وَکُنتُمْ عَنْ آیَاتِهِ تَسْتَکْبِرُونَ ????

     و کیست‏ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ مى‏بندد یا مى‏گوید به من وحى شده در حالى که چیزى به او وحى نشده باشد و آن کس که مى‏گوید به زودى نظیر آنچه را خدا نازل کرده است نازل مى‏کنم و کاش ستمکاران را در گردابهاى مرگ مى‏دیدى که فرشتگان [به سوى آنان] دستهایشان را گشوده‏اند [و نهیب مى‏زنند] جانهایتان را بیرون دهید امروز به [سزاى] آنچه بناحق بر خدا دروغ مى‏بستید و در برابر آیات او تکبر مى‏کردید به عذاب خوارکننده کیفر مى‏یابید (??)

    إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ بِالْحَقِّ بَشِیرًا وَنَذِیرًا وَإِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلَّا خلَا فِیهَا نَذِیرٌ ????

    ما تو را بحق [به سم ت] بشارتگر و هشداردهنده گسیل داشتیم و هیچ امتى نبوده مگر اینکه در آن هشداردهنده‏اى گذشته است (??)

     

    قُلْ هَلْ مِن شُرَکَآئِکُم مَّن یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللّهُ یَهْدِی لِلْحَقِّ أَفَمَن یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ یَهِدِّی إِلاَّ أَن یُهْدَى فَمَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ ????

    بگو آیا از شریکان شما کسى هست که به سوى حق رهبرى کند بگو خداست که به سوى حق رهبرى مى‏کند پس آیا کسى که به سوى حق رهبرى مى‏کند سزاوارتر است مورد پیروى قرار گیرد یا کسى که راه نمى‏نماید مگر آنکه [خود] هدایت‏شود شما را چه شده چگونه داورى مى‏کنید (??)

     

    واژگان :

    قصص : داستان ، حکایت

    نباء : خبرهای مهم

    غمره : مصیبتی که انسان را در کار خود فرو می برد

    باسط : کسی که دستش را باز کند ، و دستش برای کار خیر باز باشد

    لاتمار : گفتگو و جدل مکن

    رجما بالغیب : از روی حدس و گمان تیری در تاریکی انداختن

    مراء ظاهرا : گفتگوی ظاهری

    انک : دروغ ، چیزی که حقیقت ندارد

    مفتری (فری ) : به دروغ ساخته شده

    قذف : می افکند

    هون : خواری و ذلت ، با فتحه هون به معنای : آسانی

     

    در آیه 93 سوره انعام سه نوع علامت گذاری بشکل سئوال شده است که هر کدام بیانگر نوعی ظلم  هستند که به بد ترین شکل ممکن این ظلم ها را نشان داده است زیرا این سه نوع ظلم توسط دروغگویی قوم یهود ایجاد می شود که در این رابطه عقل به اندازه ذره ای تردید نمی کند برای همین و برای درک سریع این ظلم آنان را به صورت علامت سئوال طرح نموده و در این توع سئوال که هر کسی  به اجبار مجبور به پذیرش حق می شود  این اجبار را فطرت زلال به ارمغان می آورد که نا گزیر به پذیرش می شود .

     استنباط شخصی من این است که بنظر می رسد حتی منکران  خدا ، رایج در قرون گذشته  توسط مادیگری و مارکسسیم نیز توسط یهودیت پایه گذاری شده باشد زیرا نص صریح قرآن دلالت بر انکار یهود برای همیشه  با توجه به حتی نزول وحی از صدر اسلام تا به اکنون می باشد ، اینک  بر می گردیم به سه سئوال اساسی و جدی که در آیه وجود دارد و گفتیم که سه ظلم آشکار را نشان می دهد .

    سئوال اول : این است که باید در مقابل قادر متعال خاضع و خاشع بود پس آیا جایز هست که اینگونه بر خدا دروغ ببندیم و برای او شریکانی قرار بدیم ؟ و یا اینکه آیه ای از قرآن را تحریف کرده و تغییر در کلام ایجاد کنیم ؟ که این کار فقط از قوم یهود بر آمده و  خود مصداق ( دروغ بستن به خدا ) می باشد .

    سئوال دوم : اینکه ادعای پیامبری کردن هست که هر چند که از طرف پروردگار عالم رسالتی نداشته باشد آیا جایز است که چنین ادعایی بکند ؟ و مدعی  وحی از طرف پروردگار بشود ؟ که این عمل نیز ( مصداق دعوی نبوت ) می باشد .

    سئوال سوم : اینکه ادعا شود که بزودی من نیز آنچه را که خدا نازل کرده نازل  خواهم کرد  و به این ترتیب قرآن را به استهزاء کشیدن است که این نیز مصداق ( تحقیر و تمسخر از آیات خدا و رسولان ) می باشد  .

    در مجموع سه ظلم روشن و آشکاری که مورد سئوال قرآن قرار گرفته و تذکر داده شده است در آیه مبارکه  به چشم میخورد عبارتند از دروغ بستن به خدا ،  دعوی نبوت و استهزاء ایات شریفه می باشد که در صورت اتفاق افتادن این سه ظلم خداوند انسان را به ( عذاب خوار کننده ) نوید می دهد این نوع عذاب به واقع مزد فاش شدن دروغی است که باعث رسوایی شخص شده و به عذاب خوار کننده خداوند تشبیه کردیده است .

    و اما آیه 35 سوره یونس که در این آیه اثبات توحید و یگانگی خداوند به همراه اثبات نبوت کسانی است که از طرف حق ماموریت به هدایت حق به عهده آنان گذاشته شده است در آیه به روشنی که همه پیامبران به حق دعوت می کنند چون بیان کردن حق از عهده هر کسی بر نمی آید ،  آیا کسانی هستند که ما را به حق و خدا برسانند ؟ و در قالب حرف باقی نمانند ؟ برای اینکار باید او و امتش افراد هدایت شده از طرف حق باشندو الا قادر به هدایت مردم نخواهند بود .

     و بعد از آن با پرسشی عجیب انسان را به پاسخی مثبت به درون و قلبش که جایگاه اصلی خداست  راهنمایی می کند و انسان در یک حالت تکلیف دار که همه چیز را میداند و نمی تواند انکار کند و این نیز از لطف خدا است که شامل حال انسان می گردد قرار می گیرد ، به ترجمه آیه اگر دقت شود به نوع پرسش پی خواهیم برد .

     واضح است کسی که خود هدایت نیافته است از هدایت دیگران عاجز خواهد ماند و این امر نسبی است زیرا شفاعت هم برای همه انسانها نسبی است  و کسانی این حرف را به جان خریدار می باشند  (( مومن خالص )) نامیده شده  بوده و به این سخنان گرایش پیدا می کند ، زیرا هر انسانی با گرایش و قضاوت قلب تمایل به پیروی حق دارد که خود امری است فطری .



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: سه شنبه 88/6/10::: ساعت 5:55 عصر

    بسم الله الرحمن الرحیم

    فَاصبرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقُّ وَ لا یَستَخِفَّنَّک الَّذِینَ لا یُوقِنُونَ(60) روم

    پس تو صبر کن که وعده خدا درست است ، و آن کسان که یقین ندارند، تو را به سبک سرى وا ندارند (60)

    فَاصبرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقُّ فَإِمَّا نُرِیَنَّک بَعْض الَّذِى نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّک فَإِلَیْنَا یُرْجَعُونَ(77) غافر(مومن)

    پس تو اى پیامبر!صبر کن که وعده خدا حق است پس چه اینکه در حیات تو پاره اى از عذابهایمان را که وعده داده ایم به ایشان بچشانیم و چه اینکه قبل از نشان دادن تو را قبض روح کنیم در هر حال همه آنان به سوى ما برخواهند گشت (77)

    صبر: شکیبایی در برابر ناهمواریها ، ناملایمات و مشکلات . مقاومت و پایداری . خود را از چیزی بازداشتن

    وَعد : وعده ، نوید

    یوقنون (یَقِن،یَقین):باور کردن ، برطرف کردن شک ، ثابت و واضح ، آشکار ، چیزی که با استدلال بدست آید

    یَستَخِفَّنَّک(سخف):کم عقلی ، ضعف عقل،انسان سبک و جلف ، سبکسری

    بَعض:پاره ای از چیزی ، جزئی از آن چیز ، بعضی  

    خداوند متعال میفرمایند: ای پیامبر بر آزار و بی حرمتی ها و ناسزاهای کافران صبر پیشه کن (و عجله ای در درخواست عقوبت آنان نکن) ... صبوراز صفات حق تعالی است (او در عقوبت نافرمانان شتاب نمیکند و با حساب ودرست و دقیق و صد البته به موقع مجازاتشان میکند ) ... مومن میداند که پیشه کردن صبر بر ایمان و یقین او می افزاید ...خداوند بارها از پیامبر گرامی میخواهد که در مقابل این نامهربانیها دل خود را با حمد و ثنای پروردگار و با عبادت او تسلی بخشد ... در واقع آنها قدم در کوی بی حرمتی نهادند اما تو ای پیامبر قدم در کوی دلنشین عبادت بنه .

    پیامبر و بنده مومن و خالص خداوند میداند که وعده خداوند حق است و خود صبر حق است پس شکی نیست که اووفادارترین است در وعده اش و قطعاً بهترین یاور پیمبر و بندگان صالحش است .  

    راه حق چون آفتاب تابان بر روندگان راهش روشن است و فقط ایمان و باور به این راه و شکیبایی درمسیر این راه است که چشم رونده را بینا و روحش را منور میکند ...

    صبر بر طاعت صبر امیدواران است که شکیبایی میکنند تا به اُنس خلوت برسند ، صبر از معصیت صبر ترسداران است که شکیبایی مکنند تا به نور عصمت برسند و صبربر بلا صبر دوستداران است که شکیبایی میکنندکه به نور سلامت و حقیقت برسند.انشالله از لطف و مرحمت خداوند ماهم از این فضیلت عظیم بهرهمند شویم .

    ماه صبر آمد،ماه جنگ با نفس امّاره ،(نفس خواهنده هوی است در حالیکه دل جایگاه حق است و خواهنده بلاست ، نفس نظرگاه و جایگاه شیطان و رذیلت است ، و دل نظرگاه حق و رحمن و فضیلت ...)ماه مبارک رمضان ماه مبارزه با گناه است که منشا بی عزمی و بی ارادگی است در انجام فرایض دینی و اخلاقی ... حلول این ماه عزیز و عظیم مبارک

    خاضعانه التماس دعا دارم و ملتمسانه از شما و خداوند تقاضای عفو تاخیر ...



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: جمعه 88/5/30::: ساعت 2:45 عصر

    <   <<   6   7   8   9   10   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ